بازي يا تابلوي نقاشي؟ مهم هنر است زندگي به روايت درخت

 بازي يا تابلوي نقاشي؟ مهم هنر است

زندگي به روايت درخت
عنوان بازی: Botanicula

پلتفرم: PC 

تهیه‌کننده: Amanita Design

سازنده: Amanita Design

سبک: ماجرایی

امتیاز: 9

در بین شرکت‌های بازیساز مستقل، اسم Amanita Design برای خیلی از دارندگان PC آشنا به نظر می‌رسد؛ شرکتی کوچک در جمهوری چک و سازنده Machinarium.البته در کارنامه‌ این شرکت عناوین دیگری مثل Samorost نیز دیده می‌شود که شاید کمتر در موردشان شنیده باشیم، اما یک نکته در تمامی آثار این سازنده وجود دارد و آن، روايت یک داستان جذاب و زیبا با کاراکترهایی انسان‌مآبانه است. Botanicula جدیدترین شاهکار آن‌است که تجربه‌ آن برای هر کسی که به PC دسترسی دارد، لازم است. کاراکترهای بوتانیکولا نیز مانند سایر بازی‌های این شرکت غیرانسانی است، ولی تک‌تک اخلاق و روحیات انسانی در آنها دیده می‌شود. به عبارت دیگر هر موجود را می‌توان معادل یک انسان قرار داد و اصلا فرقی ندارد که این انسان وجود خارجی داشته باشد یا خیر، بلکه مهم این است که ناخودآگاه همواره بهترین نمونه به ذهنتان می‌آید. بوتانیکولا داستان طبیعت است، داستان زندگی و تلاش برای باارزش‌ترین داشته و به ثمررساندن آن‌. روزگاری جهان از هیچ مملو بود تا این که ستاره‌‌ای نورانی ـ که مظهر امید و حیات است ـ در آسمان شب شروع به حرکت کرد. به ماه برخورد کرد و روی زمین افتاد، زمینی که مرده بود و سیاهی تمام آن را فرا گرفته بود. ستاره به دل زمین رفت و بذر حیات و زندگی از وجودش رشد کرد تا به درختی تنومند و سرسبز بدل شد. بعدها ستاره‌های دیگری نیز این مسیر را پیمودند و قلب زندگی روی زمین سابقا مرده شروع به تپیدن کرد. اما یک روز ناگهان عنکبوتی سیاه‌رنگ و مخوف از راه رسید و شیره‌ حیات و زندگی را یکی پس از دیگری از درخت‌ها مکید. سپس به سراغ بذر درخت‌ها رفت تا با بلعیدن آنها جهان را به همان تیرگی و تباهی برگرداند؛ ولی اتفاقی شگرف رخ داد و یک بذر موفق به فرار شد. یکی از موجودات ساکن درخت ـ کاراکتر اصلی ـ بذر را پیدا کرد و از داستان آن مطلع شد ، سپس آن را نزد خود نگه داشت و دوستانش را فراخواند تا با کمک و همراهی آنها از درخت محل زندگی خود پایین بروند و بذر را در دل زمین بکارند تا رشد و نمو ادامه یابد. این داستان به زیبایی شروع می‌شود و با هنرمندی به پیش می‌رود. قهرمانان قصه 5 موجود دوست داشتنی هستند که هر یک توانایی‌ ویژه‌ای دارند. این توانایی‌ها شامل پرواز‌کردن، قدرت، پرش، تفکر و افزایش طول است که هر کدام در بخشي از گیم‌پلی به کار می‌آید. بعضی از معماها توسط کاراکتری خاص و بعضی دیگر با همکاری همه حل می‌شوند. روند هر مرحله به گونه‌ای است که یک هدف کلی برای آن قسمت وجود دارد؛ اما برای دستیابی به آن هدف باید چند ماموریت فرعی کوچک و فوق‌العاده جذاب انجام دهید که مثلا در یکی از آنها با رسیدن به غول چراغ جادو 5 آرزو دارید. با این که تنها یکی از این خواسته‌ها راهگشا خواهد بود اما 4 تای دیگر حکم مینی‌گیم را دارد که زیبایی و جذابیتشان ورای تصور است؛ مخصوصا آرزوی آهنگسازی. یا در جایی دیگر باید با استفاده از آب دادن به جوانه‌ها مسیری برای خود بسازید که معمایی بسیار زیبا به نظر می‌رسد. اساس گیم‌پلی تعامل با محیط و موجودات آن است و این کار تا انتها تنها با یک کلیک انجام می‌شود. صداگذاری، موسیقی و گرافیک هنری بوتانیکولا بی نقص کار شده ، بخصوص موسیقی تعاملی که در بعضی قسمت‌های بازی کلید حل معماهاست. مثلا در بخشی از اوایل بازی باید با نگه‌داشتن ماوس روی موجودی خاص او را به آواز وا دارید تا سرانجام با آمدن ملکه به یک کلید دست بیابید. بر خلاف ماشیناریوم که سبک هنری آن استیم پانک بود، بوتانیکولا گرافیکی زنده و با استفاده از رنگ‌های روشن ارائه می‌کند که هیچ‌گاه از زیبایی‌اش کم نمی‌شود. استفاده از برگ برای نقشه‌ مرحله نیز ایده‌ای است که بشدت آن را می‌ستایم. بعضی از لحظات آنقدر شاهکارند که دوست دارید آنها را بارها تجربه کنید، ولی وجود تنها 6 جای ذخیره، به نظرتنها ضعف بزرگ بازی است!





تاريخ : سه شنبه 23 خرداد 1391برچسب:, | | نویسنده : مقدم |