حکومت نامرئی سیا

افشای ابعاد جدیدی از اسناد جاسوسی سازمان های اطلاعاتی وامنیتی ایالات متحده توسط ادوارد اسنودن (کارمند سابق سیا در بخش تحلیل داده ها) درباره شنود مکالمات تلفنی بیش از 35 رهبرسیاسی جهان و شنود بیش از میلیاردها تماس تلفنی در اقصی نقاط دنیا، یکبار دیگر پروژه جاسوسی آمریکا از مقامات ارشد و شهروندان کشورهای مختلف جهان را درکانون توجه مراکز رسانه ای ومحافل سیاسی جهان قرار داده است؛ پروژه ای که این بار نشان داد دوست و دشمن نمی شناسد، تفاوتی بین شهروندان عادی و رهبران سیاسی و مقامات دیپلماتیک قائل نمی‌شود و در نهایت محدوده جغرافیایی برایش محلی از اعراب ندارد.

البته جاسوسی گسترده آمریکا چند سال پیش و درجریان افشاگری‌های ویکی لیکس و جولیان آسانژ بنیانگذار این وب سایت نیز تا حدی برای همگان آشکار شده بود، اما افشاگری‌های ادوارد اسنودن عمق فاجعه را بر ملا کرد.

به نظر می‌رسید پس از قرون سیاست‌های پشت پرده و جبهه‌بندی‌های مخفیانه دولت‌ها علیه یکدیگر در فاصله قرون 16 تا 19 و در کوران جنگ سرد، سیاست بین‌المللی تا حدی شفاف‌ تر شده است، اما جاسوسی آمریکا علیه جهانی که در آن زندگی می‌کنیم، نشان داد که این سیاست همچنان ادامه دارد.

این بارحتی بدتر ازقبل نه تنها سیاست‌های پنهان دولت‌ها علیه یکدیگرادامه دارد، بلکه شهروندان نیز حریم خصوصی خود را در معرض خطر می‌بینند، اما آنچه مشخص است این است که درپروژه عظیم جاسوسی آمریکا ازدولت های وملت های مختلف جهان که ازپیشینه ای دیرینه برخورداراست، سازمان های اطلاعاتی وامنیتی این کشور به ویژه سازمان اطلاعات مرکزی آمریکا که با نام اختصاری «سیا» شناخته شده  است و به هیچ کس جز رئیس جمهوری و سنا پاسخگو نمی باشد، نقش عمده ای دارد که در طول دهه های گذشته مسؤل بسیاری از اقدامات خرابکارانه و کشتار ده ها میلیون انسان در جهان نیز بوده است.

بنابراین دراین یادداشت سعی شده است، توضیحاتی هرچند مختصر وجامع درباره ساختار،ماهیت، وظایف ومأموریت های این سازمان که وظیفه جمع آوری وتحلیل اطلاعات درباره حکومت‌ها، شرکت‌ها وافراد خارجی و گزارش این اطلاعات به دولت آمریکا را دارد و به مثابه بازوی اطلاعاتی دولت آمریکا عمل می‌کند و یکی از سازمان‌های اصلی مسؤل فراهم آوردن اطلاعات در زمینه امنیت ملی برای سیاستگذاران این کشور است، ارائه شود.

سیا سازمان اصلی اطلاعاتی - ضد اطلاعاتی، جاسوسی- ضد جاسوسی و امنیتی - غیر نظامی آمریکاست که به نوعی جانشین سرویس استراتژی اداره خدمات نظامی (سوس) در جنگ جهانی دوم می باشد که به عنوان شاخه ای از نیروهای نظامی آمریکا فعالیت می کرد.


تاریخچه و روند شکل گیری سیا

سیا عنوان سازمان اطلاعاتی آمریکا است که در بسیاری از معادلات خارجی و دخالت ها فرامرزی ایالات متحده نقش کلیدی را بازی می کند. سازمان پلیسی آمریکا موسوم به «اف بی آی» نخستین سازمان امنیتی بود که پس از جنگ جهانی اول و در سال 1301 شمسی در زمان ریاست جمهوری هاردینگ تشکیل شد که در کنار وظایف پلیسی، مأموریت های ضد جاسوسی را نیز برعهده داشت.

در جنگ جهانی دوم نیروهای ژاپنی در «پرل هاربر» به پایگاه آمریکایی ها حمله برده و آن ها را غافلگیر کردند. هر چند که جاسوسان روس خطر تهدید ژاپن را بارها گوشزد کرده بودند ولی مأمورین اف بی آی به آن اخبار اهمیت ندادند. در آن جا بود که ضعف آمریکایی ها در اطلاعات به روشنی مشهود شد، چرا که تا آن زمان هیچ سازمان اطلاعاتی منسجمی در آمریکا وجود نداشت.

فرانکلین روزولت در سال 1321 درتنگاتنگ نبرد گفت: حمله ژاپنی ها به پرل هاربر و خسارات به بار آمده یک حادثه غیر مترقبه و باور نکردنی بود که به دلیل فقدان تشکیلات اطلاعاتی و جاسوسی پیش آمد. لذا پس از وقایع مذکور به دستورروزولت رئیس جمهور وقت، اولین تشکیلات اطلاعاتی آمریکا با ماموریت امنیتی برون مرزی به نام اداره خدمات نظامی با نام اختصاری «سوس» یا همان دفترخدمات استراتژیک تأسیس شد.

این اداره در چند سال عمر کوتاه خود موفقیت های بزرگی کسب کرد وتوانست در تشکیلات دولتی و اطلاعاتی روسیه و آلمان نفوذ کند. با وجود تمامی دستاوردها، اداره خدمات نظامی تنها دو سال پس از راه اندازی در پایان جنگ به دستور ترومن رئیس جمهور وقت آمریکا منحل شد و
دلیل انحلال این اداره درظاهر به سبب این بود که مأموریت آن جمع آوری اطلاعات نظامی است پس در دوران صلح نمی تواند مفید واقع شود، اما این موضوع بهانه ای بیش نبود و ماجرا به سازمان پلیس فدرال اف بی آی مربوط می شد که به دلیل رقابت اداره خدمات نظامی فشارهای زیادی به دولت جهت تعطیلی آن وارد کرد.

ترومن اگر چه دفتر خدمات استراتژیک را منحل کرد، ولی چون خوب می دانست که منشأ بسیاری از خسارات  و آسیب هایی که آمریکا در جنگ جهانی دوم متحمل شده از نبود سازمان اطلاعاتی در تشکیلات دولتی است و کشورش شدیداً به چنین سازمانی احتیاج دارد، بنابراین در 2 بهمن 1324شمسی (22 ژانویه 1946 میلادی) کمیسیونی به ریاست خودش و با حضور جیمز بیکر وزیر خارجه، رابرت پاترسون ، وزیر دفاع و جیمزفورستال وزیر دریاداری تشکیل داد که منجربه تأسیس گروه کارآگاهی مرکزی موسوم به «سی آی جی» با مدریت دریادارسائرس شد. پس از کاراین گروه و روشن شدن بسیاری ازنقاط ضعف و قوت در سال 1325 شمسی (1947 میلادی) ژنرال هیلن کوتر در گروه کارآگاهی مرکزی تحولات زیادی ایجاد نمود و حاصل این تغییرات عمده باعث پیدایش سازمان جدیدی به نام آژانس اطلاعات مرکزی با نام اختصاری «سیا» شد.

از افرادی که در سازماندهی و تشکیل سیا نقش اساسی داشت «آلن دالس» که در زمان جنگ جهانی دوم و سال‌های 1943 و 1945 میلادی مسؤلیت شبکه جاسوسی آمریکا در آلمان نازی را برعهده داشت بود که خودش در سال های 1332  تا 1341 به مدت 9 سال مدیریت سازمان را بر عهده گرفت.

او تا قبل از ریاستش، معاون سیا بود و برنامه های جامعی را برای پیشبرد اهداف کلان تشکیلات پیشنهاد داد و بسیاری از آن ها را اجرا کرد. بودجه زیاد، استقلال سازمان وحفاظت ازاخبار طبقه بندی شده از طرح های اوبه شمارمی رفت. از دید کارشناسان اطلاعاتی درزمان ریاست جمهوری آیزنهاورومدیریت دالس بر سیا، سازمان اطلاعاتی آمریکا در اوج دوران طلایی خود قرار داشت و پیشرفت های عمده ای در سایه مدیریت دالس و حمایت های آیزنهاور پدید آمد.

سیا، نماد بارز جاه طلبی و سیاست های امپریالیستی آمریکا
مدیران بعدی سیا ورؤسای جمهورآمریکا گام های بلندی درجهت تقویت سازمان اطلاعاتی آمریکا (سیا) برداشتند،البته گاهی هم مدیری به دلیل به بارآمدن افتضاح سیاسی ازسمت خود برکنارمی شد. رد پای این تشکیلات را که در سایه حمایت های بی دریغ مقامات دولتی به سرعت وسعت یافته و پا به پای جاه طلبی و سیاست های امپریالیستی و استکباری آمریکا رشد نموده است، بدون هیچ شک و شبهه ای می توان در تمامی عملیات های آمریکا در چند دهه اخیر می توان کشف کرد. چنانکه سرنخ بسیاری از توطئه ها و دسیسه ها به سیا منتهی می گردد که در انجام جنایت های ضد بشری دست کمی از سازمان اطلاعاتی رژیم صهیونیستی (موساد) ندارد.

امروزه تشکیلات داخلی و اخبار این سازمان در پرده ای از ابهام (همانند اینتلیجنت سرویس انگلستان) قرار دارد. هر چند که گاهی رسوایی های به بار آمده حقایق زیادی را درباره این تشکیلات بر ملا می سازد. فقدان سازمان قوی دیگری به عنوان رقیب کاری، حرص و ولع دولتمردان آمریکایی در بدست آوردن اخبار و اطلاعات دیگران، بودجه های میلیاردی، استفاده از افراد با نفوذ جهت مدیریت آژانس و جاه طلبی بلند پروازانه دولت آمریکا جهت رسیدن به سلطه سیاسی در جهان منجر به تبدیل آژانس تحقیقات مرکزی به قدرت بی حد و مرز در آمریکا گردیده است.

مأموریت ها و وظایف سازمانی سیا
سازمان اطلاعات مرکزی آمریکا موسوم به سیا که بالغ بر 10 میلیارد دلار بودجه سالانه داشته و بیشتر از 20 هزار نفر کارمند رسمی به استثنای مزدوران خارجی و نفوذی ها که برخی رقم آن را بیش از 250 هزار نفر ذکر می کنند، در تمامی امور سیاسی، نظامی، اقتصادی، علمی، فرهنگی، اجتماعی و . . دخالت کرده و هیچ چیزی نمی تواند در انجام مأموریت ها مانع راه آن شود. تنها در اوائل دهه 1340 شمسی بودجه سازمان سیا چهار برابر بودجه وزارت امور خارجه آمریکا بود.

جاسوسی درسراسر دنیا و دخالت در اموراکثر کشورها و بسیاری ازتوطئه های جهانی باعث گردیده تا به این سازمان لقب حکومت نامرئی دهند.کار نظارت و کنترل براعمال انجام شده ومأموریت های سازمان اطلاعات مرکزی توسط هیئتی صورت می گیرد که یا از مدیران خود سازمان و یا افراد منتخب دولتی هستند و جالب اینجاست که صلاحیت همین افراد باید توسط سازمان اطلاعاتی تأیید شود.

در واقع سازمان اطلاعات مرکزی آمریکا (سیا) در تمامی مسائل و تصمیم گیری های سیاسی دخالت کرده وحرف خود را به کرسی می نشاند. نفوذ جاسوسان به داخل محیط های دیپلماتیک ودخالت درامورسیاسی کشور که از زمان دالس مرسوم شد، تا امروز نیز ادامه دارد و سازمان جایگاه ویژه ای جهت اداره دولت آمریکا پیدا نموده است.

بی شک کلیه رؤسای ‌جمهورآمریکا از سیا حمایت می‌کردند و تنها در یک مورد و افتضاح سیاسی ماجرای خلیج خوک‌ها بود که پرزیدنت کندی سیا را مقصر شناخته و آلن دالس مجبور به استعفا شد. کندی اقداماتی را جهت محدود کردن دامنه‌ وظایف و دخالت‌های سیا انجام داد که البته این سیاست دوام زیادی نیاورد و کندی در ماجرای ترور کشته شد. پس از کندی  سیا  دوباره روند صعودی خود را طی کرد و همچون گذشته دامنه‌ فعالیت‌های خود را افزایش داد. خطر فعالیت کمونیست‌های اتحاد جماهیر شوروی در جذب متحدین خود و حفظ بقای ایالات متحده آمریکا به شکل ابرقدرت در جهان همواره موجب می‌شد تا دولتمردان آمریکایی به سیا به عنوان اهرم قدرت و اسلحه‌ای برتر نگاه کنند.

بودجه سیا چندین برابر بودجه سازمان‌های مهمی نظیر وزارت امور خارجه است. این تخصیص بودجه و نگرش در سیاست‌های اقتصادی آمریکا اثرهای زیادی گذاشته و بودجه رفاهی و سایر مخارج به حداقل می‌رسد و در عوض بودجه وزارت دفاع و سیا همیشه در حداکثر است.
ساختمان مرکزی سیا درچند مایلی واشنگتن در ویرجینیا و در امتداد رودخانه پوتوماک ودرنزدیکی کاخ سفید و پنتاگون قرار دارد. این ساختمان 125 هزارمترمربعی به وسیله صدها دوربین وتلویزیون در 15 کیلومتری واشنگتن با هزینه 46 میلیون دلار و از مصالح مقاوم در برابر انفجار در سال 1966 ساخته شد.
ساختار سازمانی سیا

به طورکلی سازمان سیا ازبخش ها و دفاتر ذیل تشکیل شده است: دفاتر اجرایی، پشتیبانی عملیات های نظامی، پیشنهاد امنیت، برآورد ملی، مدیریت اطلاعات، گروه های منطقه ای، گروه های بین المللی، واحد های حمایت کلی، سرویس مخفی ملی، مدیریت دانش وفناوری ، مدیریت و حمایت، محاسبات و استدلات و منطق، آموزش،عمومی، بازرسی، اموراجتماعی و بسیاری بخش های اعلام نشده و سری دیگر.همچنین سه مدیریت مهم و مستقل سازمان سیاس به شرح ذیل می باشد: مدیریت جمع آوری اخبار، مدیریت ضد جاسوسی و مدیریت عملیات.

اساس نامه مدیریت جمع آوری اخبار و مدیریت ضدجاسوسی سال های پیش تهیه و تنظیم و رسماً مورد تأیید وتصویب کنکره آمریکا قرار گرفته است اما مدیریت عملیات ازابتدا به شکل مخفی به وجود آمده و به صورت سری فعالیت می کند.

تعامل بسیار نزدیکی بین سازمان سیا و وزارت امور خارجه آمریکا وجود دارد زیرا جای پای جاسوسان و عوامل اطلاعاتی آمریکا در جهان تنها به کمک وزارت امور خارجه و از طریق سفارت خانه ها میسر می شود. برخی موارد تعداد جاسوسان سازمان اطلاعات مرکزی آمریکا (سیا) از پرسنل سفارت خانه ها نیز بیشتر بوده و گاهی هم کلیه اعضای سفارت خانه و یا فرد ارشد در آن از پرسنل رسمی سازمان سیا است.

مدیریت جمع آوری اخبار بخش ها و قسمت های متعددی دارد که در آن کارشناسان مختلف به کلیه امور اعم از سیاسی، نظامی، اقتصادی، علمی، فرهنگی و اجتماعی و . . . اخبار را جمع آوری و تجزیه و تحلیل می کنند. چندین هزار کارمند در ساختمان مرکزی سیا بطور شبانه روزی اخبار متعددی را از طریق منابع مختلف جاسوسی و یا منابع آشکار (تلویزیون، رادیو، روزنامه و . . .) دریافت و ترجمه می نمایند که کار ترجمه نیز توسط دستگاه های موسوم به «اوردیناتور» صورت می گیرد.

سازمان سیا به جز جاسوسی، به کمک عوامل انسانی و منابع آشکار سازمان از ماهواره های گوناگون و هواپیماهای جاسوسی نیز بهره می برد و از لحاظ جاسوسی فنی و الکترونیکی تجهیزات پیشرفته ای جهت استراق سمع، عکسبرداری و فیلمبرداری و . . . در اختیار دارد. در مدیریت عملیات سازمان سیا همه چیز با طبقه بندی سری می باشد و حتی کارمندان آن با سایر کارمندان ارتباط نداشته و بعضاً شناسایی نمی شوند.

نمونه ای از عملکردهای سیا در ایران
کودتای 28 مرداد در ایران یکی از عملکردهای خارجی و در واقع یکی از رسوایی های سازمان سیا در خارج از آمریکا می باشد. اسناد مربوط به این کودتا بر خلاف رویه سازمان سیا در انتشار اسناد تاریخی، انتشار نیافته است. برخی از محققان بر این باورند که بخش اعظم مدارک مربوط به این کودتا، به بهانه نبود قفسه کافی برای نگهداری آن‌ها، نابود شده‌اند.

سازمان اطلاعات مرکزی آمریکا (سیا)، اسناد تازه‌ای درباره  کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ منتشر کرده است که نشان می‌دهد دولت آمریکا قصد داشت در صورتی که کودتا علیه دولت دکتر محمد مصدق شکست بخورد، در ایران یک جنگ چریکی دامنه دار به راه بیندازد.

بسیاری از مورخان، هم اکنون دخالت مستقیم ومالی - سیاسی سازمان سیا در کودتای 28 مرداد را یک اشتباه محض و تاریخی برای سیا می دانند.چرا که شاه ایران قانون را سرکوب کرد که موجب شد سرانجام در سال 1979 با یک انقلاب سرنگون شود. پس از انقلاب، همه ایران به علت حمایت عجیب از شاه و قراردادهای سودآور یک طرفه به نفع آمریکا از آمریکا نفرت داشتند و این پایان کار آمریکا در ایران بود.

همچنین دولت آمریکا بعد از جنگ جهانی دوم و تا هم اکنون از طریق سازمان سیا در ده ها مورد اقدام به تجاوز عملی به خاک کشورها و مداخله مستقیم نظامی وغیرنظامی در امورداخلی کشورها کرده که بعضی از آن ها موفق و بسیاری نیز به شکست کشیده شده است. این عملیات های خصمانه که نمونه بارز آن را در سوریه می بینیم، که با عناوین زیبایی همچون دمکراسی، حقوق بشر، مبارزه با تروریسم و . . . از سوی دولتمردان آمریکایی طراحی و اجرا شده و می شود تاکنون منجر به کشته شدن میلیون ها نفر و آسیب هایی در سطح جهانی گردیده که تاریخ شاهد زنده این موضوع می باشد.

آیا سیا واقعاً قدرتمند است؟!
واقعیت آن است که دشمنان و رقبای آمریکا اغلب در قابلیت‌ها و توانایی‌های سازمان سیا دچار اشتباه و اغراق می‌شوند. هنگامی که هنری کیسینجر مشاور امنیت ملی وقت آمریکا در سال 1971 به چین سفر کرد، چون‌ لائه نخست‌وزیر وقت چین، از کیسینجر درباره عملیات خرابکارانه سیا پرسید. کیسینجر در پاسخ نخست‌وزیر چین گفت که او تا حد زیادی در میزان توانایی‌های سیا اغراق می‌کند. چو باز هم پافشاری کرد و به کیسینجر گفت: «هر اتفاقی که در هر گوشه‌ای از دنیا می‌افتد، سیا از قبل درباره آن چیزهایی می‌داند.» کیسینجر جواب داد: «این حرف تنها تا حدی درست است و شنیدن آن باعث افتخار مقامات سیا خواهد شد، اما در واقع آن‌ها لایق این همه تعریف نیستند».

به همین علت هنگامی که به کارنامه و روند کاری سیا دقیق‌تر بشویم، می‌بینیم که تاریخچه سیا مملو از این اشتباهات، اهمال‌ها و نادانی‌ها است. به عنوان مثال سیا هیچ وقت موفقیتی در چین کمونیست به دست نیاورد و انقلاب اسلامی ایران را هم نتوانست پیش‌بینی کند. دریادار استینسفیلد ترنر، از مدیران سابق سیا، در این باره می‌گوید: «هنگام وقوع انقلاب ایران، ما در خواب خرگوشی بودیم.» همچنین انفجار بمب اتمی توسط اتحاد جماهیر شوروی در سال 1949، تجاوز به کره جنوبی در سال 1950، شورش‌های مردمی اروپای شرقی در دهه 1950، نصب موشک‌های اتحاد جماهیر شوروی در کوبا در سال 1962، جنگ اعراب و اسرائیل در سال 1973، تجاوز اتحاد جماهیر شوروی به افغانستان در سال 1979، فروپاشی شوروی در سال 1989، تجاوز عراق به کویت در سال 1990، انفجار بمب اتمی توسط هند در سال 1998، حمله به عراق و افغانستان به بهانه مبارزه با تروریسم و تسلیحات شیمیایی در سال 2001 و . . . همه و همه در غافلگیری و بی‌خبری کامل سازمان سیا روی داد. ادعای وجود سلاح‌های کشتار جمعی در سوریه، آخرین نمونه از اشتباهات جبران‌‌ناپذیر سازمان سیا است. در واقع عملیات و اطلاعات سازمان سیا، از همان نخستین روزها و اعزام صدها مأمور به پشت پرده آهنین که همگی بدون استثنا کشته یا شناسایی شدند، تا اطمینانی که جرج تنت رئیس وقت سازمان سیا به جرج بوش در مورد وجود سلاح‌های کشتار جمعی در عراق داد، مملو از ناکامی است.

به قول تیم وینر، نویسنده کتاب معروف «میراث خاکستر: تاریخچه سازمان سیا»، برای سالیان متمادی تصویری افسانه‌ای از سازمان سیا به مثابه سازمانی همه‌چیزدان و دارای قدرت مطلق، تا سال‌ها در ذهن اغلب دشمنان و رقبای آمریکا و نیز عده‌کثیری از مردم این کشور تثبیت شده بود. در میان کسانی که فریب این تصویر افسانه‌ای از سازمان سیا را خورده‌اند، می‌توان نام اکثر رؤسای جمهور معاصر آمریکا را نیز مشاهده کرد؛ رؤسای جمهوری که با تصور وجودی سازمان اطلاعاتی قدرتمندی وارد کاخ سفید می‌شدند که دشمنان آمریکا را زیر ذره‌بین دارد و با حرکت انگشت می‌توان در هر نقطه‌ای از جهان کودتا به پا کند.

هنگامی که رؤسای جمهوری  آمریکا در نهایت با تصویر و عملکرد واقعی سازمان سیا روبرو می‌شدند، شگفت‌زده و خشمگین می‌شدند. آیزنهاور، هنگامی که در پایان دو دوره ریاست جمهوری‌اش مشغول مرور پرونده کاری سازمان سیا بود، به آلن دالز، رئیس وقت سیا، گفت: «کارنامه سیا طی این هشت سال یک شکست کامل بوده است و من میراثی از خاکستر را در این سازمان برای جانشین خود به جای می‌گذارم». جان اف کندی، از طرفداران پر و پا قرص داستان‌های جاسوسی یان فلمینگ نیز، هنگامی که با مردی ملاقات کرد که از سوی مقامات عالیرتبه سیا «جیمز باند آمریکا» معرفی می‌شد، دچار حیرت و شگفتی شد: ویلیام هاروی، ماموری چاق، الکلی و حواس‌پرت که طرح‌ریزی کودتایی ناکام علیه فیدل کاسترو با استفاده از قدرت و نفوذ مافیا را در کارنامه خود داشت.

هنگامی که رونالد ریگان نیز به خواسته ویلیام کیسی، رئیس وقت سازمان سیا، تن داد تا دست این سازمان را برای بازگشت به روزهای طلایی‌اش باز بگذارد، کل کارنامه خود را تحت تأثیر رسوایی ایران ـ کنترا قرار داد.

کوتاه آن که باید از افشاگری های ادوارد اسنودن نیز نام برد که به این اقدام خود نشان داد که سازمان های اطلاعاتی و امنیتی آمریکا از جمله سیا اگرچه تاکنون توانسته اند به پروژه های عظیم جاسوسی در گسره جهان دست بزنند، ولی  این طرح ها اگرچه می بایست بر اساس اصول امنیتی پنهان می ماند، ولی در نهایت نه تنها پنهان نماند، بلکه با افشای آن توسط یکی از کامندان سابق سیا، یکبار دیگر این واقعیت را نشان داد که این سازمان ها و در رأس آن ها سازمان سیا چقدر ضعیف و از هم گسیخته است.





تاريخ : سه شنبه 14 آبان 1392برچسب:, | | نویسنده : مقدم |