بهبود ارزش كاري به‌كمك زيرساخت آي‌تي داده‌محور

 

داده‌ها قلب تصميم‌گيري شركت‌هايي است كه به‌دنبال كارايي بهترند. مديران آي‌تي تنها افرادي هستند كه مي‌توانند اين داده‌ها را به روشي امن مديريت كنند و اطلاعات را به‌سرعت به دست تصميم‌گيرندگان برسانند. با افزايش ميزان داده، زيرساخت IT نيز بايد رشد كند و اطلاعات الزامي را بسط دهد.ايجاد يك زيرساخت آي‌تي مبتني بر داده كه قابل گسترش باشد و كارايي خود را با نرخ موثري حفظ كند، يكي از چالش‌هاي بزرگ فعلي اين‌گونه شركت‌هاست.مادان شينا ـ تحليلگر ارشد موسسه آماري Ovum ـ معتقد است زيرساخت آي‌تي داده‌محور با مديريت مهم‌ترين املاك و داده‌هاي شركت مي‌تواند به كسب و كار ارزش اضافه كند. حالا اين ارزش چه در بخش بيروني شركت و ارتباط با مشتريان باشد، چه در بخش دروني و بهبود جريان كاري. هر پروژه آي‌تي با اين داده‌ها شروع مي‌شود، اما گاهي ديده شده است كه جريان ورودي و توليد داده ناديده گرفته مي‌شود و داده‌ها به‌درستي مديريت نمي‌شوند.

پراكندگي

ديل وايل، تحليلگر شركت Freeform Dynamics معتقد است معماري آي‌تي بايد طوري انجام بگيرد كه داده در آن اولويت داشته باشد. زيرساخت داده‌محور آي‌تي يعني دسترسي افرادي مشخص، به داده‌هايي صحيح در زمان مشخص. البته اكثر مواقع بايد عقب بنشينيم و مشكلات موجود در رسيدن به اين هدف را بررسي كنيم. بيشتر سازمان‌ها كمبود اطلاعات ندارند؛ شركت‌ها معمولا آنقدر اطلاعات دارند كه معمولا در مورد يك موضوع، حتي اطلاعات مشابه و تكراري يافت مي‌شود. مشكلي كه با اين روش مديريت اطلاعات به‌وجود مي‌آيد، پراكندگي است. منابع گوناگون اطلاعاتي باعث مي‌شود اگر نياز به دريافت اطلاعات درباره يك موضوع احساس شد، ايده و ديد كلي نسبت به ميزان اطلاعات شركت درباره آن موضوع نامفهوم باشد. هر كسي منبع اطلاعاتي خودش را دارد و نمي‌داند اطلاعات بقيه از او كامل‌تر است يا خير.تصميم‌گيرندگان شركت يا سازمان، معمولا براساس همين مبنا اقدام مي‌كنند و در نتيجه، بهترين تصميم حاصل نمي‌شود. حتي اگر اين اطلاعات جمع‌آوري شده و يك اطلاعات كلي منظم ايجاد شود، كارمندان عادت دارند بخشي از آن اطلاعات را قبول كرده و از آن زيرمجموعه اطلاعاتي، كار خود را راه بيندازند و اين چرخه تكرار مي‌شود و دوباره اطلاعات چندپاره و پراكنده مي‌گردد.امكان حل اين مشكل به صورت كلي وجود ندارد. اگر بخواهيم به اين ماجرا به‌عنوان يك مشكل بزرگ ياد كنيم، در اين صورت انگار كه بخواهيم آب اقيانوس را به‌جوش بياوريم. كليد حل چنين مشكلي، يافتن مناطقي در جريان كاري است كه بتوان داده‌هاي مرتبط را گرد هم آورد و بسته به اولويت كاري، آنها را با يكديگر ادغام كرد.يكي از استراتژي‌هاي بهبود مديريت اطلاعات، چسباندن آن به برنامه‌هاي بهبود جريان كاري است. اين برنامه‌ها از آنجا كه پشتيباني مديريت و بودجه كافي را در اختيار دارند، مي‌توانند نقطه خوبي براي آغاز بهبود مديريت اطلاعات باشند. وقتي بخشي از جريان كاري بهبود پيدا مي‌كند، در نتيجه مديريت اطلاعات آن بخش هم مي‌تواند صحيح شود و به همين ترتيب، بخش‌هاي مختلف با مديريت صحيح اطلاعات روبه‌رو شده و قابليت استفاده مجدد از اطلاعات ساده‌تر مي‌شود.مديريت داده تنها يك مساله فني نيست و اداره هر پروژه‌ مرتبط با داده نيازمند نگاهي دقيق به محتواي كار، حساسيت موضوع، امنيت و كيفيت است. سياست‌ها و پروسه‌هاي كاري بايد داده‌ها را به‌عنوان بخشي از املاك شركت بدانند و انتقال و دسترسي آنها را با نظارت كافي انجام دهند.دريافت اطلاعات مرتبط و دقيق در هنگام نياز و نه توفاني از داده‌هاي درهم، كاري است كه بايد در بخش‌هاي مختلف بيروني، ميان‌افزار و پشتيبان انجام شود. داشتن اينترفيسي صحيح كه داده‌ها را به‌درستي و دقت نشان مي‌دهد، تنها از طريق قوانين و نگاشت‌هاي بخش ميان‌افزار قابل انجام است، هر چند ديتابيس‌ها نيز بايد ويژگي‌هايي داشته باشند كه بتوان داده موثري از آنها استخراج كرد.ديتابيس‌ها بايد با ميان‌افزارها رابطه ساده‌تري داشته باشند، استفاده از قابليت‌هايي چون XML مي‌تواند به‌سادگي هر چه بيشتر اين رابطه و در نتيجه بهبود نتايج كمك كند.

مزيت حافظه موقت

يكي ديگر از قابليت‌هايي كه ديتابيس بايد آن را داشته باشد، حافظه موقت (Caching) است. استفاده از كش باعث مي‌شود چرخش ديسك‌ها انجام نشود و دسترسي به داده سريع‌تر باشد. استفاده از اين قابليت، برنامه نرم‌افزارهاي مخابراتي و تبادل پول كه داده‌هاي آنها مدام در حال دسترسي هستند، بسيار حياتي است.تحقيقات Freeform Dynamics نشان داده است كاربراني كه به‌صورت روزانه در محل كار خود تصميم‌گيري دارند، به‌دنبال مكانيزم‌هاي هوشمند هشدار نرم‌افزاري هستند. آنها به‌جاي استفاده از گزارش‌ها، مي‌خواهند خود سيستم به آنها بگويد چه اتفاقي در حال رخ‌دادن است و اگر نياز به بررسي است، هشدار بدهد.سيستم‌هاي هشدار فعال، بخشي از تصميم‌گيري‌هاي صحيح در محل كار است و اگر داده‌هاي درست در حافظه وجود داشته باشد، در اين صورت اين سيستم‌ها بهتر كار مي‌كنند.ديتابيس‌هايي كه داده‌ها را به صورت موثر فشرده مي‌كنند نيز، در مديريت به‌صرفه و سريع اطلاعات نقش موثري دارند. فشرده‌سازي اطلاعات در مقياس‌هاي بزرگ مي‌تواند به پايين‌آوردن هزينه منابع ذخيره‌سازي و پشتيبان كمك كند.تمام سيستم‌هاي ديتابيس معمولا عناصري از امنيت را در خود دارند و از اين رو مي‌توانند بخوبي طبقه‌بندي شوند، اما تعيين اين دسترسي‌ها نياز به مديريت فعال دارد. با رشد حجم داده، برخي از كوئري‌ها كندتر مي‌شوند و اين نشان مي‌دهد كه طراحي زيرساخت ذخيره‌سازي مشكل داشته است. هزينه اصلي، درايوها و سخت‌افزارهاي ذخيره‌سازي نيست، بلكه اطلاعاتي است كه از داده‌هاي ذخيره‌ شده بيرون كشيده مي‌شود. ذخيره درست داده‌ها يك چالش است، طبقه‌بندي‌كردن شيوه‌هاي دسترسي به آنها مي‌تواند نقش موثري در بهبود كار داشته باشد. به‌عنوان مثال مي‌توان داده‌هاي روزمره را به Cache فرستاد، در حالي كه داده‌هاي بايگاني شده با سرعت كمتري استخراج شود.همچنين سيستم مي‌تواند بر درخواست‌هاي كاربر از ديتابيس نظارت داشته باشد و كم‌كم رفتار كاربر را درك كرده و داده‌ها و شيوه ذخيره‌سازي را مطابق عملكرد او تغيير دهد.حاصل‌شدن توافق با سهامداران درباره شيوه اولويت‌بندي اطلاعات در بهبود بازدهي، درست به اندازه خريد فناوري صحيح اهميت دارد. افراد غيرفني تمايل دارند تاثير فناوري را در كسب و كار مشاهده كنند. به‌همين دليل داده‌هاي در دسترس بايد اولويت‌بندي درستي داشته باشد. با تصفيه، تحليل و نگاشت صحيح داده‌ها مي‌توان به يك نگاه واحد از داده رسيد كه در دريافت تائيديه مديريتي نقش مهمي دارد.در ساماندهي جديد سازمان‌ها با مديريت صحيح اطلاعات، كسب و كار بايد در مشاوره با آي‌تي اداره شود. داده‌ها بايد به‌روز، كامل، تميز و پايا باشد.سرعت دسترسي از اهميت برخوردار است، اما به‌جاي آن‌كه تمركز را روي داده‌هاي بلادرنگ بگذاريم، بهتر است از روش‌هاي زمانبر اما صحيح‌تر استفاده كنيم. به جز شتابدهي دريافت اطلاعات، كارهاي ديگري است كه در اولويت قرار مي‌گيرد. تبادل‌هاي مالي يا بررسي‌هاي آنلاين شايد به پاسخ‌هاي بلادرنگ نياز داشته باشد، اما وقتي داده وارد جريان كاري مي‌شود، سرعت پردازش اطلاعات مهم‌ترين اصل نيست، بلكه داشتن داده‌ها در زمان و محل صحيح به ارزش تبديل مي‌شود.زيرساخت‌هاي داده‌محور آي‌تي به فناوري صحيح نياز دارد، اما دانستن محل ذخيره داده‌ها و شيوه مديريت آنها مي‌تواند به يافتن كاستي‌ها و حفره‌هاي اطلاعات شركت منجر شود.به‌دليل حضور شركت‌هايي چون گوگل، كاربران هنگام جستجوي اطلاعات سازماني، انتظارات بيشتري دارند و تنها مساله فناوري صحيح نيست كه پايه‌گذار زيرساخت داده‌محور باشد.






تاريخ : سه شنبه 5 دی 1391برچسب:, | | نویسنده : مقدم |