فناوري را مي‌توان اصلي‌ترين عامل شتاب روزافزون روابط اجتماعي دانست آينده شبكه‌هاي اجتماعي و روابط انسان

 

روابط اجتماعي ميان انسان‌ها، پيوسته در طول تاريخ دستخوش دگرگوني‌هايي بوده است، اما اين دگرگوني‌ها در سال‌هاي اخير شتاب روزافزوني يافته و فناوري را مي‌توان اصلي‌‌ترين عامل آن دانست.دنياي فردي خودتان را در نظر بگيريد. بي‌شك در دنياي همه ما تعداد محدودي از اقوام، خويشان و دوستان، نزديك‌‌ترين افراد به ما محسوب مي‌شوند. در مرتبه بعدي، شمار زيادي افرد آشنا و نيز غريبه‌هاي مهم را مي‌شناسيم كه گهگاهي با آنها روبه‌رو مي‌شويم و در مواردي كه پرسشي داشته باشيم، نيازمند تصميم‌گيري باشيم يا به كمك احتياج داشته باشيم، به ما ياري خواهند رساند.نكته حائزاهميت اينجاست كه ارتباط ما با همه آنها، بويژه آنهايي كه در شبكه روابط ما دورتر هستند، به دليل فناوري ديجيتال (نظير ايميل، شبكه‌هاي اجتماعي و...) به طور روزافزوني افزايش يافته است.اين دگرگوني در روابط اجتماعي در ميان چند نسل اخير از انسان‌ها پديدار شده، ولي در سال‌هاي اخير به دليل انقلابي سه‌گانه كه در اين حوزه روي داده، بشدت افزايش يافته است. اجزاي اين انقلاب سه‌گانه عبارتند از به كارگيري خطوط پر سرعت اينترنت، قابليت اتصال تلفن همراه و دستگاه‌هاي قابل حمل به اينترنت و در نهايت، پشت سر نهادن گروه‌هاي محدود (مجموعه‌اي از حلقه‌هاي بسته و مرتبط به هم اجتماعي) و حضور در شبكه‌هاي چندگانه اجتماعي.نتيجه اين انقلاب را مي‌توانيم «فردگرايي شبكه‌اي» بناميم، زيرا شبكه‌هايي كه روابط ميان اعضاي آن چندان قوي و نزديك نيست، در حال پيشي گرفتن از گروه‌هايي است كه در آن با رابطه قوي ميان اعضا روبه‌رو هستيم و نيز سلسله مراتب سنتي را كه تاكنون شكل غالب تعامل اجتماعي بوده، داراست.در دنياي فردگرايي شبكه‌اي، تمركز بر فرد است، نه خانواده، واحد شغلي، محله يا گروه اجتماعي فرد. هر شخصي بنا به نياز‌هاي خود شبكه‌اي را شكل مي‌دهد و آن را از طريق ايميل و فهرست نام يا نام مستعار در وب‌سايت‌ها و شبكه‌هاي اجتماعي و در كامپيوتر يا تلفن همراه خود حفظ مي‌كند.شبكه‌هاي مختلف اجتماعي به شكلي روزافزون رشد مي‌‌كند. در اين شبكه‌ها، انسان‌ها علاوه بر روابط قوي با برخي، با برخي ديگر روابطي ضعيف‌تر دارند و البته تعداد افراد موجود در شبكه هر فرد، روز به روز در حال افزايش است. امروزه ديگر لازم نيست براي ايجاد يك اجتماع از كساني كه مي‌شناسيم، از شكل سنتي آن يعني حضور فيزيكي همه افراد در يك مكان استفاده كنيم. بسياري از فعالان مدني، رهبران ديني و معنوي و هنرمندان با دو گزينه ادامه حضور در اجتماعات موجود و سنتي و از سويي ديگر، ساختن اجتماعي به دست خودشان روبه‌رو هستند و البته بيشتر آنها راه دوم را برمي‌گزينند.برخي مي‌ترسند كه اين انقلاب به انزواي جسمي انسان‌ها منجر شود، ولي ماجرا به هيچ وجه اين گونه نيست. هنوز هم ما به افرادي كه در كنارشان زندگي مي‌كنيم، اهميت مي‌دهيم، زيرا اين افراد در تعاملات اجتماعي روزمره و نيز موارد اضطراري مهم هستند. هنوز هم ارتباط با همسايگان، 10 درصد از حجم مهم‌ترين ارتباطات ما را تشكيل مي‌دهد. با اين كه ما، همكاران و همسايگان خود را به طور معمول مي‌بينيم، اما مهم‌ترين نوع ارتباطات را با كساني كه در شهر، استان، يا حتي كشوري ديگر هستند، داريم.

نكته: به كارگيري خطوط پر سرعت اينترنت قابليت اتصال تلفن همراه و دستگاه‌هاي قابل حمل به اينترنت و در نهايت، پشت سر نهادن گروه‌هاي محدود و حضور در شبكه‌هاي چندگانه اجتماعي از اجزاي سه گانه انقلاب در روابط اجتماعي هستند

دنياي ديجيتال مي‌تواند چنين تعاملاتي را تسهيل كند و گويي دنيا به محله‌اي كوچك ولي پرجمعيت بدل شده است. داده‌هاي به دست آمده از يك مركز پژوهشي در مورد تاثير اينترنت بر زندگي انسان حاكي از آن است كه بيش از دوسوم بزرگسالان و سه‌چهارم نوجوانان از طريق شبكه‌هاي اجتماعي محتوا توليد مي‌كنند و به امتيازدهي، نظردهي و تركيب مجدد آن مي‌پردازند. در اين دنيا، افراد به راحتي يكديگر را مي‌يابند و با ديگران ارتباط داشته و سليقه، سبك زندگي، گرايشات سياسي، غذاي مورد علاقه و آرزوهاي شغلي خود را باديگران در ميان مي‌گذارند.اما اين تغيير بنيادين اجتماعي كه به فناوري وابسته است، به كدام سو مي‌رود. بسياري از پژوهشگران، دو نوع آينده را براي اين روند متصور هستند.در حالت اول، انواع مختلف برنامه‌ها و ربات‌ها در شبكه اينترنت مي‌توانند انبوهي از داده‌ها را ارزيابي كنند و قادرند علاقه‌ها و سبك زندگي هر فرد را تعيين كرده و به اين ترتيب انسان در برآورده‌سازي نيازهايش كاراتر و موثرتر خواهد شد.در حالت دوم، دنياي آنلاين محصور مي‌شود و تحت كنترل شديد شركت‌هاي بزرگ درآمده و حكومت‌ها نيز در اين ميان محدوديت‌هايي براي كاربران ايجاد مي‌كنند. تلفن‌هاي همراه و ابزارهاي ارتباطي قابل حمل ديگر به جاسوسي دوجانبه بدل مي‌شود و اطلاعات به دست آمده از آنها، براي شركت‌هاي مختلف ارزشمند مي‌شود.پرسش اينجاست؛ كدام يك از اين دو حالت در آينده روي خواهد داد؟ پاسخ اين است كه آينده احتمالا دربردارنده هر دو اين حالات خواهد بود. ساختار اينترنت به گونه‌اي است كه به ايده‌آل هكرها نزديك است و اين خود مي‌تواند نويدبخش باز بودن فضاي اينترنت باشد. در عين حال، دعاوي حقوقي بر سر مالكيت محتواي توليدي و هزينه دسترسي به اينترنت ممكن است به محدوديت‌هايي منجر شود كه در نهايت به محدوديت كاربران در استفاده از آن بينجامد.شكل‌گيري تدريجي هنجارهاي اجتماعي جديد، بر هر دو اين حالت‌ها تاثير مي‌گذارد. در اين ميان، برخي بر دسترسي آزادانه به دنياي مجازي تاكيد خواهند كرد و برخي ديگر، اعمال محدوديت‌ها را ضروري خواهند دانست. خلاصه اين كه جهان از يك سو به سمت دنيايي با دسترسي آزاد به فرديت شبكه‌اي مي‌رود و بخشي ديگر به سوي كنترل جريان اطلاعات گام برمي‌دارد.انقلاب سه‌گانه در ارتباطات بشر، نتايج شگفت‌انگيزي را با خود به همراه آورده ولي هنوز آينده آن مشخص نيست. آنچه مبرهن است اين است كه فردگرايي شبكه‌اي به تغييرات فناوري بستگي دارد و از هم‌اكنون مي‌توان تا حدي آينده اين حوزه را پيش‌بيني كرد.

NewScientist 





تاريخ : شنبه 15 مهر 1391برچسب:, | | نویسنده : مقدم |