چگونه ثروتمندان و صنايع ذي‌نفع در تلاشند با انكار داده‌هاي علمي، گرمايش زمين را به خرافه تنزل دهند نبر

 

تغييرات اقليم و گرمايش جهاني موضوع جديدي نيست. مدت‌هاي طولاني است كه دانشمندان و محققان نشانه‌هايي را از روند افزايش دماي ميانگين سياره زمين به دست آورده و آن را مورد تحليل علمي قرار مي‌دهند. در بين جامعه علمي تقريبا اجماع كاملي در زمينه گرمايش جهاني و آشكار شدن اثرات آن وجود دارد.براساس آمارهايي كه مراكز مختلف فهرست بندي مقالات علمي منتشر كرده‌ است، در بدبينانه‌ترين حالت، بيش از 95 درصد مقالات علمي منتشر شده در ژورنال‌هاي تخصصي علمي بر اين موضوع تاكيد مي‌كند كه انسان معاصر با پديده‌اي كم‌نظير و چالشي جهاني دست و پنجه نرم مي‌كند كه اثرات آن مي‌تواند به طور جدي آينده ما را با تهديد روبه‌رو كند.زماني كه جامعه علمي به چنين نتيجه‌اي رسيد و نتايج خود را منتشر كرد، انتظار اين بود كه اين يافته‌ها ملاك عمل قرار بگيرد. اگرچه از ابتدا انتظار مي‌رفت اين بحث در بين صاحبان صنايع و كساني كه به نوعي جامعه علمي عملكرد آنها را در بروز چنين شرايطي موثر مي‌دانستند، با مخالفت روبه‌رو شود اما به نظر نمي‌رسيد كار به جايي برسد كه دانشمندان هدف مبارزه‌اي تمام‌عيار قرار گيرند. رسانه‌هاي بزرگ در اين باره كمتر سخن مي‌گويند و شايد بسياري از مردم در جريان نباشند كه امروزه بسياري از دانشمندان در اين حوزه در ميانه نبردي جدي قرار دارند.

شروع داستان

همه چيز از بررسي‌هاي علمي ساده‌اي آغاز شد كه قصد داشت روند تغييرات اقليمي جهان را در بازه طولاني از زمان مشخص كند. براي اين بررسي‌ها روش‌هاي علمي مشخصي وجود داشت. دانشمندان متوجه شده بودند پس از انقلاب صنعتي و بويژه پس از روي آوردن اكثر صنايع به استفاده از سوخت‌هاي فسيلي بر ميزان گازهايي نظير دي‌اكسيدكربن و ديگر گازهايي كه به گازهاي گلخانه‌اي معروفند در جو زمين افزوده شده است. آنها براي اين‌كه تخمين دقيقي از اين موضوع به دست آورند به بررسي لايه‌هاي يخي مدفون در قطب‌هاي زمين روي آوردند. اين يخ‌هاي باستاني اثر انگشتي از وضع و ميزان اين گازها در گذشته را در دل خود پنهان كرده‌ است. با بررسي اين موارد و مرور وضع فعلي مشخص شد به مرور زمان و بويژه در دوران پس از عصر صنعتي، به طور جدي و چشمگيري بر ميزان گازهاي گلخانه‌اي زمين افزوده شده و دماي ميانگين سياره افزايش يافته است. تحليل و بررسي اين روند به دانشمندان كمك كرد تا پيش‌بيني دقيقي از وضع آينده زمين و تاثيرات درازمدت آن ارائه كنند. استدلال آنها چندان پيچيده نبود. گازهاي گلخانه‌اي باعث به وجود آمدن اثري به همين نام مي‌شود و تابش‌هاي خورشيدي به زمين مي‌رسد. به طور عادي بخشي از اين تابش‌ها كه از سطح زمين بازتاب مي‌كند، از جو گذشته و به فضا بازمي‌گردد. حال اگر به هر دليلي جو زمين به گونه‌اي تغيير كند كه مانع فرار بخشي از اين بازتاب شود، در اين صورت حرارت درون زمين به دام مي‌افتد و در نتيجه باعث مي‌شود دماي زمين افزايش پيدا كند. شما با اين اثر درون گلخانه‌اي آشنا هستيد. وقتي وارد گلخانه‌اي شيشه‌اي يا پلاستيكي مي‌شويد، به دليل اين اثر متوجه مي‌شويد دماي داخل با دماي بيرون به طور چشمگيري متفاوت است.اين افزايش چشمگير نيست و صحبت از تغييراتي در حد يك درجه در چند دهه است. اما اين تغييرات اندك باعث ايجاد اختلال در سيستم متعادل آب و هوايي زمين مي‌شود. چنانچه اين افزايش دما در واقعيت رخ بدهد، پيش‌بيني پديده‌هاي بعدي در واقع كار چندان مشكلي نيست. يخ‌هاي قطبي با سرعت و حجم بيشتري آب مي‌شود، چگالي و دماي آب‌هاي اقيانوسي تغيير مي‌كند، سطح آب درياها افزايش پيدا مي‌كند، كشورهاي ساحل كه ارتفاع اندكي از سطح درياي آزاد دارد به زير آب مي‌رود، طوفان‌هاي استوايي (هاريكن‌ها) در عرض‌هاي جغرافيايي بالاتر و براي مدت زمان بيشتري به وجود مي‌آيد، ساختار طبيعي فصل‌ها به هم مي‌خورد و اگر كار به همين روند ادامه پيدا كند احتمال جدي وجود دارد كه جريان بسيار مهم آبي كه در ميان قاره آمريكا و اروپا برقرار و به جريان خليج (Gulf Stream) معروف است از كار بيفتد. اين چرخه آب و هوايي است كه باعث مي‌شود هواي گرم و مرطوب وارد بخش‌هاي شمالي اروپا شود. با بروز اين اتفاق، بخش‌هاي وسيعي از اروپاي غربي شاهد بروز عصر يخبندان موقتي است. اگر روند افزايش گاز‌هاي گلخانه‌اي ادامه پيدا كند در نهايت دما باز هم افزايش پيدا خواهد كرد و كم‌كم زمين شرايط مناسبش را براي حيات از دست مي‌دهد.

نكته: دانشمندان اقليم‌شناس در بازي نابرابري قرار گرفته و در بسياري از مراكز تحت فشار شديد هستند. نبردي كه در سكوت دنبال مي‌شود و قرباني‌اش يك قشر و يك جامعه نخواهد بود و اثراتش مي‌تواند بازه‌اي به اندازه يك سياره را دربرگيرد

شايد همه اين حرف‌ها به نظر خيال‌پردازي، اغراق‌گويي و دور از ذهن بيايد اما به دنياي امروز كه نگاه كنيم پيش‌بيني‌هاي چند سال پيش دانشمندان را مي‌توانيم در واقعيت ‌ببينيم. امسال ذوب شدن يخ‌هاي قطب شمال ركورد شكست و به بي‌سابقه‌ترين حد خود رسيد. مقامات كالديو كه كشور آنها ارتفاع بسيار اندكي از سطح آب درياهاي آزاد دارند، از هم‌اكنون در تلاش براي پيدا كردن جايي براي انتقال مردمانشان هستند. چند هفته پيش ناسا نقشه‌اي از دماي ميانگين ثبت شده زمين در 30 سال گذشته را منتشر كرد كه روند صعودي دماي ميانگين زمين را مرور مي‌كرد. هم‌اكنون ده‌ها گونه از موجودات پايين‌دستي چرخه غذايي منقرض شده و بسياري ديگر در فهرست خطر قرار گرفته‌اند.اما اين زنگ خطرها و اين واقعيات نتوانسته به عاملي براي مبارزه موثر با اين پديده بدل شود. واقعيت اين است كه اين روزها دانشمند علوم طبيعي بودن كار دشواري است. بسياري از شركت‌هاي نفتي و كمپاني‌هاي عظيمي كه منافعشان به توليد محصولاتي كه گازهاي گلخانه‌اي توليد مي‌كند وابسته است، كمپين‌هاي وسيعي عليه مساله گرمايش زمين به راه انداخته‌اند. در موارد بسياري آنها هزينه برخي از تحقيقات را مي‌دهند تا نهادهاي غيرمستقل دست به انتشار گزارش‌هايي متفاوت با نتايج جامعه علمي بزنند. هربار كه چنين گزارشي منتشر مي‌شود، رسانه‌هاي جريان اصلي بسرعت اين مساله را به شكل يك رسوايي براي جامعه علمي بزرگ مي‌كنند ولي به محض اين‌كه خبر اشتباه بودن آن گزارش مي‌شود، ديگر علاقه‌اي به انتشار آن ندارند. ده‌ها وب‌سايت و رسانه عمومي تاسيس شده تا گرمايش زمين را توطئه و دروغ جلوه دهند. كار به همين جا هم ختم نشده است. گروه‌هاي مخالف از هر ابزاري استفاده مي‌كنند. آنها از يكي از قانون‌هاي شفافيت اطلاعات علمي به طور ابزاري استفاده مي‌كنند و هر بار از دادگاه مي‌خواهند دانشگاه‌ها را به انتشار همه جزييات و ارتباطات كاري خود درباره يك يا چند طرح وادار كنند. اين كار حداقل چند ماه وقت دانشمندان را مي‌گيرد و شامل انتشار عمومي همه چيز از ريز بودجه‌ها تا ايميل‌هاي شخصي آنها مي‌شود. بسياري از اين محققان تهديدهاي جاني دريافت مي‌كند. ميكاييل‌مان يكي از پيشگامان تغييرات اقليم بتازگي در گفت‌وگو با پاپيولار ساينس از تهديدهاي روزانه‌اش سخن گفته و اين‌كه چگونه يك بار نامه‌اي حاوي پودري سفيد كه حدس زده مي‌شد ممكن است ويروس سياه‌زخم باشد برايش ارسال شده است. تهديدها به خود افراد محدود نمي‌شود و خانواده‌هاي آنها را هم دربر مي‌گيرد. او در اين گفت‌وگو به پاپيولار ساينس گفته بود هر بار كه به دفترم مي‌آيم و مي‌بينم كه پليس نوار ويژه صحنه جرم را دور آن نكشيده است، احساس مي‌كنم روز خوبي دارم. بسياري از دانشمندان كه هدفشان پژوهش‌هاي علمي است علاقه‌اي به اين مبارزه ندارند. آنها در نهايت در برابر تهديدات سكوت كرده يا رشته خود را تغيير مي‌دهند. برخي ديگر از استعدادهاي درخشان از ترس آنچه بر سر اين افراد مي‌آيد از انتخاب اين حوزه براي فعاليت امتناع مي‌كنند.تهديد دانشمنداني كه درباره مساله گرمايش زمين كار مي‌كنند به قدري جدي شده است كه برخي از مدارس ايالات متحده تحت فشار قرار گرفته‌تا به معلمانشان اجازه صحبت درباره گرمايش زمين با دانش‌آموزان را ندهند. همان اتفاقي كه براي تكامل افتاد اين بار هم در حال تكرار است. كار به جايي رسيده كه اينك حزب جمهوريخواه آمريكا در رقابت‌هاي انتخاباتي خود براي كسب مقام رياست جمهوري و شكست اوباما، يكي از محورهاي مبارزه خود را متهم كردن دولت اوباما به كاهش گازهاي گلخانه‌اي انتخاب كرده است. ميت رامني، نامزد اين حزب در كنوانسيون شهر تمپا گفته بود: اوباما و دولت او به امواج حاصل از سونامي و هاريكن‌ها و آب درياها توجه نشان مي‌دهند در حالي كه من رئيس‌جمهوري خواهم شد كه به جاي فكر كردن به زمين، به آمريكا فكر كنم!البته اين موج مروجان محيط زيست را هم بي‌نصيب نگذاشته است. برخي از نظريه‌هاي جايگزين بدون هيچ پشتوانه علمي براحتي مطرح مي‌شود و در حالي كه به نظر مي‌رسد نفس‌هاي زمين به شماره افتاده است بحث‌ها هميشه پيش از رسيدن به نقطه موثري منحرف مي‌شود. دانشمندان اقليم‌شناس در بازي نابرابري قرار گرفته و در بسياري از مراكز تحت فشار شديد هستند. نبردي كه در سكوت دنبال مي‌شود و قرباني‌اش يك قشر و يك جامعه نخواهد بود و اثراتش مي‌تواند بازه‌اي به اندازه يك سياره را دربرگيرد.





تاريخ : دو شنبه 10 مهر 1391برچسب:, | | نویسنده : مقدم |