ولتر نویسنده و فیلسوف شهیر فرانسوی می‌گوید: «‌Perfect is the enemy of the good» یا ایده‌آل نقطه مقابل یا دشمن خوب است. این نویسنده رمانی به اسم کاندید یا ساده دل دارد که رابطه‌ی یک استاد با شاگرد خود را ترسیم می‌کند. در این رمان استاد با دیدی کمال‌گرایانه دنیای واقعی را برای شاگرد خود ترسیم می‌کند، ولی دنیایی که شاگرد تجربه می‌کند با دنیای استاد فاصله‌ی زیادی دارد.

سال‌ها از چاپ رمان کاندید و گفته‌های ولتر می‌گذرد ولی کمال‌گرایی در تمامی وجوه زندگی ما قرار دارد. از زندگی شخصی و کار‌های روزانه گرفته تا سر کار و پیشبرد اهداف شخصی بی‌نقص گرایی خود را نشان می‌دهد. اما کمال‌گرایی چیست و چرا باعث شکست ما در انجام کارها می‌شود.

یک فرد کمال‌گرا انتظارات غیرمنطقی از خود دارد که باعث می‌شود اهداف غیرواقعی برای خود ترسیم کند. این افراد معمولا نتایج کارهای خود را به دلیل فاصله با نقطه‌ی ایده‌آل خیلی پررنگ در نظر نمی‌گیرند. در روانشناسی، کمال‌گرایی به دو نوع مثبت و منفی تقسیم می‌شود. سارافینو روانشناس معروف در این مورد می‌گوید:

کمال‌گرايی مثبت می‌تواند انگيزه‌ی پيشرفت‌های بزرگ را در فرد ايجاد كند و توجه به جزئیات ضروری برای پژوهش‌های علمی را در او برانگيزد، اما کمال‌گرايی منفی موجب می‌شود كه افراد به صورت وسواس‌گونه برای رسيدن به اهداف غيرممكن تلاش كنند.

در مورد رابطه‌ی کمال‌گرایی با فرسودگی تحقیقات زیادی انجام شده است. فرسودگی یک نوع سندروم است که در مواجه مستقیم و دراز مدت فرد با یک شرایط خاص به وجود می‌آید.

نتایج یک تحقیق نشان می‌دهد افکار و احساسات کمال‌گرایانه تاثیر مخرب دارند. نکته‌ی جالب این تحقیق رابطه‌ی عمیق این دو عامل در محیط کاری بوده که به مراتب بیشتر از محیط‌های دیگری چون ورزشی یا آموزشی است. در مورد چرایی این رابطه‌ در تحقیق نکته‌ای اشاره نشده، با این حال می‌توان حدس زد که در محیط‌های کاری عملکرد افراد بر اساس کارآیی سنجیده می‌شود و چون کارآیی این افراد پایین‌تر از توقع خود به نظر می‌رسد عملکرد بالایی هم ندارند. افراد کمال‌گرا به جای ایجاد انگیزه در پیشبرد اهداف کاری، استرس بالایی متحمل می‌شوند.

از طرفی دیگر می‌توان علت این رابطه‌ی مثبت بین دو عامل کمال‌گرایی و فرسودگی را در سختی ترک کار جستجو کرد. در شرایطی که فرد خود را محبوس در زندان سازمان می‌بیند و نمی‌تواند به ایده‌آل خود نزدیک شود، سرشکستگی در فرد ظهور می‌کند. شرایط بد اقتصادی و نبود شغل‌های مناسب نیز به این بحران دامن می‌زنند.

مهم‌ترین نتیجه‌ی این تحقیق آن است که کمال‌گرایی یک رفتار مخرب در سازمان است و باید این رفتار را کنترل کرد. افراد کمال‌گرا باید بپذیرند که انجام کارها بدون هیچ خطایی امکان‌پذیر نیست و باید اهدافی منطقی و قابل دسترس تعریف کرد.

اما باید دانست کمال‌گرایی برای سنجش موفقیت عاملی مناسب به نظر نمی‌رسد؛ در عوض تلاش فرد، پشتکار و انعطاف پذیری عوامل مهم‌تری هستند. گوگل یکی از مهم‌ترین سازمان‌هایی است که با تعریف فرآیند‌های مختلف استرس‌ خطا در حین کار را کاهش داده است. این اتفاق باعث می‌شود که نوآوری در سطوح مختلف سازمانی افزایش یابد و زندگی کاری بهتری برای کارمندان ایجاد شود.





تاريخ : جمعه 6 فروردين 1395برچسب:, | | نویسنده : مقدم |