محققان موفق به ساخت یک دستگاه الکتریکی شدند که در بیماران دیابتی چاق مانند تمرینات ورزشی عمل کرده و به کاهش وزن آنها کمک میکند.
به نقل از گیزمگ، چربیهای احشایی که اندامهای مختلف بدن را دربرمیگیرند، میتوانند خطر ابتلا به دیابت نوع 2 را افزایش دهند و در بیماران مبتلا به این بیماری نیز مشکلات جدی بوجود آورند.
بنابراین دانشمندان در دانشگاه کوماموتو با ساخت دستگاهی که به از بین بردن چربیهای اضافه در بیماران دیابتی کمک میکند، راه حل جدیدی را برای مبارزه با چاقی پیدا کردهاند.
سلولهای بدن در برابر تغییرات ناگهانی محیطی تحت فشار قرار گرفته و برای مقابله با این موضوع، آنها یک گروه از پروتئینها به نام پروتئینهای شوک حرارتی (HSPs) برای محافظت از سلول تولید میکنند.
چاقی، یکی از بزرگترین عوامل ابتلا به دیابت نوع 2 است؛ زیرا از توانایی بدن برای فعالسازی پاسخ شوک حرارتی(HSR) و تولیدHSPs که یکی از معروفترینهای آن HSP 72 بوده و با تولید انسولین همراه است، جلوگیری میکند.
این تیم تحقیقاتی برای بازگردانی تواناییHSR یک دستگاه تسمهمانند پوشیدنی را توسعه دادند که تحریک الکتریکی خفیف(MES) و شوک حرارتی(HS) را به طور همزمان ارائه میکند.
این دستگاه که از نوع خاصی از لاستیک ساخته شده، این کار را با ارائه55 پالس الکتریکی در هر ثانیه انجام میدهد.
محققان این پژوهش برای آزمایش اثر دستگاه، دو کارآزمایی بالینی انجام دادند.
اولین کارآزمایی که بر روی 40 مرد چاق مبتلا به دیابت نوع 2 انجام شد، نشان داد که فعال شدن HSR سبب بوجود آمدن یک اثر درمانی قابل توجه میشود.
نتایج به دست آمده شامل کاهش سطح قند خون ناشتا، از بین رفتن چربیهای احشایی، بهبود مقاومت به انسولین و کاهش قابل توجهی از هموگلوبین گلیکوزیله (HbA1C) بود.
"HbA1C" یک بیماری است که در هنگام متصل شدن گلوکز به هموگلوبین پروتئین حملکننده اکسیژن در خون رخ میدهد.
آزمایش بعدی بر روی 60 زن و مرد چاق در طی یک دوره 12 هفتهای انجام شد. هر درمان در حدود 60 دقیقه به طول انجامید و شرکت کنندگان در این آزمایش به منظور تعیین فراوانی موثرترین درمان، به سه گروه تقسیم شدند که دو، چهار و هفت درمان را در هفته دریافت میکردند.
در حالی که همه گروهها کاهش میزان چربی احشایی را تجربه کردند، گروهی که در هفته هفت بار تحت درمان قرارگرفته بودند، در مقایسه با گروههای دیگر، بیشترین میزان کاهش چربی را تجربه کردند.
این دستگاه به راحتی به شکم کاربر متصل شده و استفاده از آن بسیار آسان است. همچنین به راحتی در بیمارانی که برای ورزش کردن مشکل دارند، مانند کسانی که اضافه وزن دارند، افراد مسن و افراد معلول قابل استفاده است.
نتایج این پژوهش در Scientific Reports به چاپ رسیده است.
دانشمندان موسسه ملی بهداشت آمریکا یک آنتیبادی را که توسط یک بیمار اچآیوی مثبت تولید شده بود، شناسایی کردند که 98درصد از تمام گونههای اچآیوی را از جمله آن دسته از گونههایی که به آنتیبادیهای دیگر مقاوم هستند، خنثی میکند.
به نقل از ساینس آلرت، به گفته محققان این پژوهش، آنها با کشف این آنتیبادی از همیشه به ساخت واکسن اچآیوی نزدیکتر شدند.
ویروس اچآیوی خیلی سریع در برابر سیستم ایمنی بدن واکنش نشان میدهد، بنابراین یک آنتی بادی به سختی میتواند در برابر طیف گستردهای از گونههای مختلف باکتری و ویروس بایستد.
اما این محققان در حال حاضر راهی را پیدا کردهاند که به واسطه آن میتوان ساخت واکسن جدید برای این ویروس را آغاز کرد.
محققان از موسسه ملی بهداشت (NIH) دریافتند که یک آنتیبادی به نام N6، قادر به شناسایی ویروس اچ آی وی و مقابله با آن است.
این آنتیبادی حتی از آنتیبادی VRC01 که در همان طبقه بندی N6 قرار دارد نیز 10 برابر قویتر است.
محققان پس از آزمایش آنتیبادی VRC01 بر روی میمونها و با گذشت 6 ماه اکنون در حال آغاز فاز انسانی و آزمایش آن بر روی انسانها هستند.
آنتیبادی یک پروتئین است که توسط سیستم ایمنی بدن در پاسخ به عوامل بیماریزای مضر مانند باکتریها و ویروس تولید میشود.
آنتیبادیها با اتصال به آنها و یا خنثی کردن اثرات بیولوژیکی آنها، یا هشدار به گلبولهای سفید برای مداخله کردن و از بین بردن آنها، مسؤول شناسایی و از بین بردن این عوامل بیماریزا هستند.
هنگامی که محققان N6 را بر روی 181 گونه مختلف از اچآیوی قرار دادند، این آنتیبادی موفق به نابود کردن 98 درصد از آنها، از جمله 16 تا 20 نوع از این گونهها شد که به آنتیبادیهای دیگر از همان طبقهبندی مقاومت نشان داده بودند.
نتایج به دست آمده از این پژوهش در Immunity به چاپ رسیده است.
گوگل موفق به طراحی یک اپلیکیشن جدید شده که عکسهای قدیمی تیره و تار را به تصاویر دیجیتالی با کیفیت و واضح تبدیل میکند.
به نقل از دیلی میل، این اپلیکیشن که Photoscan نام دارد، از دوربین گوشی برای گرفتن تصویر از عکسهای قدیمی در چهار بخش استفاده کرده و درست مانند یک تصویر پانوراما آنها را به هم متصل میکند.
این اپلیکیشن از تنظیمات خاصی برای بازگرداندن رنگ در عکسهای تیره و قدیمی یا شکسته و تاخورده استفاده میکند.
قبل از آمدن رسانههای اجتماعی و گوشیهای هوشمند، مردم برای ثبت خاطرات خود از یک دوربین عکاسی استفاده و عکسها را بوسیله پرینتر چاپ میکردند.
اما با پیشرفت تکنولوژی، این دوربینها منسوخ شده و جای خود را به فناوری پیشرفته دوربین های دیجیتال دادند.
PhotoScan تصاویر قدیمی را با کیفیت و وضوح تصاویر دیجیتالی ارائه کرده، اضافات تصویر را حذف میکند، زاویه تصویر را تنظیم میکند و نورهای اضافی را از تصویر حذف میکند.
این اپلیکیشن همچنین عکس را به صورت خودکار میچرخاند و نور و رنگ آن را تنظیم میکند.
عکسهای گرفته شده و عکسهای اصلاح شده به طور خودکار در Google Photos ذخیره میشوند.
PhotoScan در حال حاضر برای سیستمهای عامل اندروید و iOS در دسترس است.
بدون شک گذراندن زمان در کشتی های لوکس و مجلل، از خاطره انگیز ترین لحظه ها به شمار میرود؛ به خصوص در کشتی هایی که به جدیدترین تکنولوژیهای روز دنیا مجهز شده اند.
کشتی هایی که دارای تمام امکانات رفاهی از جمله سالن های سینما، سکوی فرود هلیکوپتر، پارکینگ، رستوان و کافیشاپ رویایی، سالن های ورزشی، فضای سبز و استخرهای شگفت انگیز هستند. در ادامه می توانید تعدادی از تصاویر این کشتی های لوکس و مجلل را مشاهده کنید.
اگر پیگیر اخبار تکنولوژی باشید، احتمالا در مورد ماشینهای الکتریکی زیاد شنیدهاید و میدانید که بسیاری از خودروسازها به تولید اینگونه وسایل نقلیه روی آوردهاند. این اتومبیلها قرار است آیندهی این صنعت را قبضه کرده و در خیابانها جولان دهند. ازاینرو شاید چندان بعید نباشد که به موازاتشان، موتورسیکلت یا دوچرخههای الکتریکی نیز تولید و راهی بازار گردند. اتفاقا چنین هدفی در حال تحقق یافتن است و فعالان این صنعت نمونههای گوناگونی از چنین دستگاههایی را طراحی کرده و ساختهاند. در ادامه این مطلب برخی از آنها را معرفی نمودهایم.
موتور الکتریکی Johammer
موتورسیکلت برقی Johammer طراحی بسیار عجیبی دارد و بیشتر میتوان آن را به حلزون تشبیه نمود تا یک وسیله نقلیه. اما فارغ از ظاهر تقریبا قدیمی و کلاسیک، این دستگاه امکانات مدرنی دارد و بهجای استفاده از داشبورد، کیلومتر سرعت و نشانگر شارژ آن روی پنلی بر روی آینه تعبیه گشته است.
این موتورسیکلت الکتریکی با یکبار شارژ قادر است ۲۰۰ کیلومتر مسافت را بپیماید. این وسیله نقلیه در دو مدل متفاوت عرضه میگردد. مدل J1.150 با موتور ۸٫۳ کیلووات ساعتی و بیشینه سرعت ۱۲۰ کیلومتر در ساعت که در عرض ۲ ساعت و ۲۰ دقیقه به شارژ کامل میرسد. وزن کلی آن نیز ۱۵۹ کیلوگرم اعلامشده و حدود ۳۱۸۶۰ دلار قیمت دارد. مدل دوم نیز با نام J1.200 موتور ۱۲٫۷ کیلووات ساعتی، حداکثر سرعت ۱۲۰ کیلومتر در ساعت دارد و در عرض ۳٫۵ ساعت بهطور کامل شارژ میگردد. وزن دستگاه ۱۷۸ کیلومتر و قیمت آن حدود ۳۴۶۳۰ دلار آمریکاست. در آخر نیز جا دارد اشارهکنیم که موتورسیکلت Johammer در رنگهای نقرهای، سفید، آبی، زرد و سبز عرضه میشود.
Light Rider
«لایت رایدر» نخستین موتورسیکلتی است که با فناوری چاپ سهبعدی ساختهشده است. این وسیله توسط شرکت فرعی ایرباس آلمان موسوم به APWorks طراحی و تولید گشته و بدنه کاملا ارگانیک دارد. قاب توخالیِ بدنهی دستگاه از انواع لولههای و سیمها تشکیلشده و همین امر باعث گشته تا وزن موتورسیکلت موردبحث فقط ۳۵ کیلوگرم باشد. به ادعای کمپانی سازنده این دستگاه ۳۰ درصد سبکتر از موتورهایی است که با مواد و اجناس استاندارد تولید میگردند.
برای ساخت بخشهای رباتیک این دستگاه از Scalmalloy که نوعی آلومینیوم مقاوم در برابر پوسیدگی است، استفادهشده و گفته میشود که بهاندازه تیتانیوم مقاومت و استحکام دارد. باتری موتورسیکلت الکتریکی Light Rider میتواند با یکبار شارژ تا ۶۰ کیلومتر حرکت نماید. بیشینه سرعت آن ۸۰ کیلومتر در ساعت است و در عرض ۳ ثانیه از صفر تا ۴۵ کیلومتر در ساعت میرسد. کمپانی سازنده در حال حاضر فقط ۵۰ نمونه از این موتورسیکلت را بهصورت سهبعدی چاپ نموده و باقیمت ۵۶۱۰۰ دلاری عرضه میکند.
MEIJS Motorman
موتورسیکلت برقی Motorman توسط طراح هلندی موسوم به «رونالد میجس» ساختهشده است. هدف از ساخت این دستگاه، کمک به کاهش ترافیکهای شهری و آلودگیهای ناشی از تردد اتومبیلها ذکر گشته. این وسیله نقلیه در دو مدل مختلف ارائه میشود و هر دو مدل یک باتری LiPo دو هزار واتی دارند. نسخه ۲۵ کیلومتر در ساعتی آن با یکبار شارژ تا یکصد کیلومتر را طی مینماید. نمونه ۴۵ کیلومتر در ساعتی نیز تا ۶۲ کیلومتر مسافت را میپیماید.
Vintage Electric Tracker
Tracker نام دوچرخه الکتریکی کمپانی آمریکایی Vintage Electric است که باقیمت ۴۹۹۵ دلار فروخته میگردد. موتور این دستگاه ۳ هزار وات قدرت داشته و قادر است با حداکثر سرعت ۵۸ کیلومتر در ساعت حرکت نماید. بدنه دوچرخه از آلومینیوم و زین آن از چرم تهیهشده است.
Tesla Concept
کانسپت موتورسیکلت الکتریکی تسلا توسط طراح انگلیسی به نام «جانز اسلاپینز» ساختهشده و موتوربرقی ۱۵۰ کیلوواتی دارد. این دستگاه در ۴ مدل مختلف مسابقه، کروز، استاندارد و Eco ساخته و ارائه میشود.
موتورسیکلت Bolt
یکی دیگر از دوچرخههای الکتریکی که توسط هنرمند هلندی به نام «نایلس کاریس»طراحی گشته، «بولت» نام دارد.
در طول چند سال گذشته، وقایع مربوط به تغییر و تحول قانون مور (Moore’s Law) را پوشش دادهایم. اساسا این قانون به عنوان روشی برای مقیاسگذاری پیشرفت ترانزیستورها ابداع شد. قانون مور برای پوشش تحولات بلندمدت در کارایی مواد نیمرسانا (موادی که برای ساخت مدارهای مجتمع استفاده میشود) و ویژگیهای مدارهای مجتمع تراشههای جدید، مورد بازبینی و توسعه قرار گرفته است. اکنون «نقشهراه بینالمللی تکنولوژی برای نیمرساناها» (ITRS) آپدیت جدیدی از آینده فناوری نیمرساناها منتشر کرده است که نشان میدهد مقیاسگذاری تراکم ترانزیستورهای دوبعدی مرسوم، تا سال ۲۰۲۱ با جایگزینی نوع جدیدی از مدارهای مجتمع و روش مقیاسگذاری به کار خود خاتمه میدهد.
تمرکز بخش اعظم گزارش اجرایی اخیر ITRS روی نحوه تغییر مفهوم قانون مور در گذر سالها بود. این موضوع در سال ۲۰۱۵ -یعنی زمانی که نیاز به قانون مور 3.0 احساس شد- مورد بحث قرار گرفت. این نیاز به دلیل انتقال تمرکز صنعت نیمرسانا از کوچکسازی تراشه به سمت مدل دستگاه محور (device-centric) یا SoC) system on a chip) شکل گرفت که روی تجمع قابلیتها و کاهش مصرف انرژی تأکید داشت. گوشی تلفن همراه مدرن، یک نمونه از این مدار مجتمع نسل سوم است که صفحه نماش HD، شبکه سلولی و بیسیم پرسرعت، رابط کاربر لمسی، دوربینهایی با کیفیت بالا با قابلیت عکاسی و فیلمبرداری، نور فلش کوتاهبرد و ۱۲ تا ۱۲۸ گیگابایت حافظه داخلی را باهم تلفیق میکند. تمام این قابلیت با یک System-on-chip که با سرعت بالای ۱ گیگاهرتز کار میکند، تلفیق شده است.
تغییر ساختارهای دوبعدی به ساختارهای سهبعدی برای برخی تکنولوژیها سادهتر از دیگر تکنولوژیها خواهد بود. یکی از بزرگترین دشواریها برای اعمال ساختارهای سهبعدی در مدارهای منطقی مانند پردازندهها (CPU)؛ این است که قرار دادن انبوه ترانزیستورهای حافظه روی ترانزیستورهای منطقی میتواند یکی از لایهها یا هر دو لایه را -در صورت محبوس ماندن گرمای زیاد در فضای بسته- ذوب کند. قبلا شاهد حرکت تکنولوژی «نند فلش» (NAND flash) به سمت تولید سهبعدی بودهایم، اما انتظار نمیرود تولید پردازندههای سهبعدی تا بازه زمانی ۲۰۲۱ تا ۲۰۲۴ شروع شود. از حالا تا آن زمان به نظر میآید تولیدکنندهها برای بهبود کارایی، مواد دیگری را مانند سیلیکون-ژرمانیوم (SiGe) یا نیمرساناهای ۵-۳ (نیمرساناهایی که در گروههای ۳ و ۵ جدول اتمی قرار دارند) ترکیب کنند.
نکتهای که ITRS تکرار میکند، ماهیت آنچه که موجب ایجاد پیشرفت میشود و اساس معیارهای ما برای تشخیص بهبود کارایی همچنان روی مصرف انرژی کمتر در افزایش کلاک (clock) تأکید دارد. بخشی از این قضیه به دلیل ماهیت نیاز بازار است و بخش دیگر به دلیل قابلیت محدود مواد مورداستفاده فعلی در رسیدن به کلاک بالاتر است. همانطور که شکل بالا نشان میدهد؛ از لحاظ کارایی مطلق -حتی در مصرف انرژی بسیار کم- انتظار میرود تنها ترانزیستورهای تکقطبی FET وان در وال (van der Waal) بتواند با CMOS-های توان بالا برابری کند. در محیطهای با ویژگی گرمایی محدودشده، ترانزیستورهای vdWFET و exFET با تحمیل بستههای انرژی محدود ۱۰ W/cm2 سریعتر عمل میکنند.
یک گزینه جایگزین که توسط ITRS پیشنهاد شد، این که ممکن است بهبودهایی را در استفاده از هستههای مختلط خاص شاهد باشیم؛ اعم از اینکه این هستهها برای انجام واحدهای کاری خاص طراحی شوند یا با دقت زیاد برای کاربردهای مشخص تنظیم شوند. این یک راهحل پیشنهادی برای مشکلی است که به آن «مشکل تاریک سیلیکون» گفته میشود و قبلا پوشش دادهایم و توضیح آن نسبتا آسان است. به جای ساخت واحدهای چند هستهای با تعداد فزاینده تراشههای مشابه، تولیدکنندهها از بخشی از این فضا برای ساخت پردازندههای مخصوص وظایف مشخص استفاده خواهند کرد. به طور فرض، این بدین معنی خواهد بود که دوربین شما ممکن است یک پردازنده برای یک امر خاص داشته باشد و بقیه کارها روی سایر هستهها اجرا شود. برخی پروژههای تحقیقاتی، ساختن هستههای کوچک برای مدیریت وظایف در سطح برنامهای را تائید میکنند؛ اما گزارش ITRS وارد جزئیات این موضوع نمیشود.
نکتهی مورد تأکید گزارش ITRS که بهطور واضح بیان نمیکند؛ این است که این نوع از مدارهای مجتمع و روش انتقال بسته انرژی را قبل از کامپیوترهای رومیزی، لپتاپها و مانند این، در قلب توسعه اینترنت اشیاء (IoT) میبینیم. دلیل این موضوع ساده است و همانطور که در بالا اشاره شد؛ در حال حاضر، صنعت سیلیکون بهسختی در تلاش است تا تراشههایی تولید کند که در توان بسیار کمتری کار کنند و در عین حال بتواند مصرف انرژی آنها را بهینه کند. اگر شما میخواهید نسل جدیدی از دستگاههای پوشیدنی تولید کنید، کاهش مصرف انرژی از ۱ به ۰.۷۵ وات یک پیشرفت بسیار بزرگ است اما تکنولوژی که به شما اجازه دهد این کاهش ۰.۲۵ واتی انرژی را اعمال کنید، ممکن است روی دستگاههایی در محدوده لپتاپ و کامپیوتر رومیزی ۱۵ تا ۱۴۰ وات بهخوبی منتقل نشود. بهطور مشابه، ساخت تراشه 3D همراه با پردازندههای درونی مستلزم انتقال گرمایی مناسب است، بنابراین تراشههایی که برای اولین بار به این متدها متکی خواهند بود برخلاف هستههای بهکاررفته در لپتاپ یا کامپیوتر رومیزی شما، احتمالا دستگاههای بسیار توان-پایین باشند.
در حقیقت، بهنوعی میتوان گفت خلاصه گزارشهای اجرایی ITRS درحالیکه پیشبینیهای وسیعی را در زمینه فرکانس، پهنای باند و آمار عملیاتی دستگاههای آینده در دیتاسنتر، موبایل و «اینترنت همه چیز» (Internet of Everything - جایگزین پیشنهادی جدید برای اینترنت اشیاء) دارد، اما پیشبینی در مورد آینده لپتاپها و کامپیوترهای معمولی انجام نمیدهد. نزدیکترین پیشبینی که ارائه میکند، این است که تا سال ۲۰۲۹ پردازنده متوسط موبایل دارای ۲۵ پردازشگر برنامه و ۳۰۳ هسته GPU همراه با یک فرکانس تک جزئی ۴.۷ GHz (میتوان گفت فرکانس حیرتآوری است) خواهد بود.
نتیجهگیری: کسانی که به دنبال پیشرفت قابلتوجه در کارایی CPU هستند؛ بهتر است به جای بهبود سرعت کلاک از طریق معماریهای جدید محاسباتی، سراغ روشهای بهبودیافته چند-نخی (multi-threading) یا عملکرد بهبودیافته حافظه بروند. با توجه به اینکه شرکت اینتل در مورد ارائه بهبودهای معماری در رکود، گیر افتاده است، در مواجه با این موضوع تعجب نخواهیم کرد.
یکی از بزرگترین شرکتهای تولید موشک، کمپانی United Launch Alliance است؛ شرکتی که با مشارکت بوئینگ و لاکهید مارتین تشکیل شده و تا امسال حق انحصاری تولید و پرتاب موشک برای نیروی هوایی آمریکا را در اختیار داشت که البته این موضوع سود زیادی را نیز عاید آن میکرد.
اما از این پس حق انحصاری یادشده برای این کمپانی وجود ندارد. شرکت ULA وارد دوران تازهای از رقابتهای فضایی شده است؛ جایی که شرکت اسپیس ایکس، زیر نظر ایلان ماسک، در نظر دارد در آیندهای نزدیک از نظر تعداد سفرهای فضایی از شرکت ULA پیشی بگیرد و از سویی شرکت بلو اوریجین نیز در حال ساخت کارخانهای جدید برای تولید موشکهای فضایی است.
مسلما سران شرکت ULA نیز در این مدت بیکار نماندهاند! توری برونو (Tory Bruno) بعد از سی سال کار در دپارتمان دفاع موشکی شرکت لاکهید مارتین، در تابستان ۲۰۱۴ سمت مدیرعاملی این شرکت را پذیرفت. وی در این ارتباط میگوید:
من اینجا آمدهام تا شرکت را وارد دوران تازهای از بازار صنعت فضایی کنم. بازاری که بازیگران جدی و بزرگی در آن وجود دارند.
او توانست در سال اول مدیریت خود، مبلغ ۴۰۰ میلیون دلار سود نصیب صاحبان این شرکت کند. اما ULA باید خود را برای مرحلهای آماده کند که قرارداد انحصاری و نهایی آن در زمینهی پرتاب موشک در سال ۲۰۱۹ به پایان خواهد رسید.
اما اکنون پرسشی که مطرح میشود، این است که چه چیزی در برنامهی برونو برای سالهای آینده نقشی محوری ایفا میکند؟ در یک کلام باید بگوییم: کامیونهای فضایی.
کاری که باید انجام شود
وقتی ایلان ماسک شرکت اسپیس ایکس را تأسیس کرد، توانست دو ویژگی بزرگ را که در صنعت هوافضا وجود نداشت، وارد صحنهی این صنعت کند: نوعی از جدیت و خشکی در مدیریت به سبک شرکتهای سیلیکون ولی در میان سودهای بیدردسری که قراردادهای دولتی نصیب شرکتها میکنند و همچنین یک اعتقاد خوشبینانه مبنی بر اینکه سرمایهگذاری روی موشکهایی با قابلیت استفادهی مجدد میتواند به دلیل موج اقبال مشتریان قابل توجیه باشد. چنین طرحی، مشتریانی را هدف قرار داد که جدا از نهادهای حکومتی و مشتریان سنتی هستند. شرکت ULA از هر دو ایده بهره میبرد. برونو به خوبی توانسته است به چالش رقابت ایجادشده پاسخ دهد. وی میگوید:
ما توانستهایم ۳۶ درصد از هزینههای تولید و زنجیرهی تامین را کاهش دهیم.
از طرف دیگر نیز این شرکت با یک طرح بلندپروازانه، قصد دارد اسپیس ایکس را در زمینهی اقتصاد رو به رشد فضای بین زمین و ماه به چالش بکشد. در طرح ULA، در عرض پنج سال آینده، انسانها در مدار زمین شروع به زندگی و کار کرده و زیرساختهای لازم برای معدنکاوی و اکتشافات فضایی را مهیا خواهند کرد که همراه با سکونتگزینی در ماه به حد اعلای خود خواهید رسید.
اگر انجام این کار بعید به نظر میرسد، تصور کنید که اولین مأموریت خصوصی به ماه قرار است در سال آینده به وقوع بپیوندد و اولین سفینهی فضایی خصوصی نیز در سال ۲۰۱۹ در مدارهای پایینی زمین شروع به حمل مسافر خواهند کرد.
نکتهای که در همهی این برنامهها مشترک است، یک چیز است: کاهش هزینهی سفر به فضا. در سال ۲۰۱۵، اسپیس ایکس موفق شد ۱۰۰ میلیون دلار از هزینههای جزئی خود کم کند و قیمت بعضی از سفرهای تجاری را تا ۶۲ میلیون دلار کاهش دهد؛ این در حالی است که پرتاب ارزانترین موشک ULA در حدود ۱۶۴ میلیون دلار هزینه دارد. همین اعداد بهتنهایی بیان میکنند که چگونه شرکت ایلان ماسک بر این صنعت تسلط یافته است. این را نیز باید در نظر داشت که شرکت ULA اعلام کرده است که در ابتدای کار نمیتواند بهطور صد در صدی، قابلاطمینان بودن طرحهای خود را تضمین کند.
در هر حال ULA برای باقی ماندن در میدان رقابت در حال کار بر روی پروژهی پرتاب جدیدی است که Vulcan نامیده شده است.
کامیونهای فضایی
شرکت ULA نیز در حال برنامهریزی برای استفادهی مجدد از موشکهایش است و در صورت موفقیت میتواند به رقیبی بسیار جدی برای اسپیس ایکس تبدیل شود.
در تولید موشک، از یک روش سنتی استفاده میشود که عموما شامل دو مرحله است و هر کدام از آنها نیز پیشرانه یا پیشرانههای مخصوص به خود را دارند. مرحلهی اول شامل حمل محمولهی فضایی به خارج از جو است و مرحلهی دیگر و البته کوچکتر، عبارت است از رساندن محموله به موقعیت تعیینشده در فضا.
اسپیس ایکس تلاش دارد بخشی از موشکی را که در مرحلهی اول قرار دارد، به گونهای طراحی کند که قابلیت استفادهی مجدد داشته باشد. مهندسان این شرکت، موشکی طراحی کردهاند که توانسته است بعد از پرتاب، دوباره روی زمین بنشیند، آنها قصد دارد این موشک را در آیندهی نزدیک دوباره به پرواز درآورند.
از آن طرف شرکت ULA سعی دارد بخش دوم موشک را بهمنظور کاهش هزینهها برای استفادهی مجدد طراحی کند. البته با این تفاوت که بخش دوم و استفادهشدهی موشک، دیگر نیاز نیست از روی زمین پرتاب شود. برونو دراینباره میگوید:
ما متوجه شدهایم که لازم نیست برای استفادهی مجدد از یک بخش از موشک، آن را روی زمین فرود آورده و دوباره پرتاب کنیم. تفاوت الگوی ما در این است که ما به روش دیگری به مسئله نگاه کردهایم؛ روشی که طی آن بخشی از موشک برای استفادهی مجدد، در مدار نگه داشته میشود.
همین موضوع، ایدهی اصلی برای طراحی ACES، یا همان مرحلهی توسعهیافتهی تبرید پیشرفته از سوی ULA است. ACES همانند یک تانکر سوخت بزرگ به نظر میرسد که چهار پیشرانه در قسمت انتهایی آن جای گرفتهاند، با این حال، وسیلهی مورد بحث دارای ویژگیهای منحصر به فردی است. عایقبندی مخصوص ACES آن را قادر میسازد تا سوخت را برای مدت طولانیتری ذخیره کند، سیستم الکتریکی سادهشده باعث کاهش وزن آن شده است و از همه مهمتر این که قابلیت راهاندازی و سوختگیری مجدد در فضا را دارد. همهی فناوریهای به کار رفته در ACES، آن را قادر میکند تا برای هفتهها یا ماهها در مدار زمین منتظر پرتاب محموله باشد و در ادامه بتواند آنها را به موقعیت تعیینشده برساند. برونو این گونه توضیح میدهد:
شما اگر قصد دارید به نقطهای دلخواه در منظمهی شمسی سفر کنید، دو سوم سوخت خود را فقط برای خارج شدن از جو و رسیدن به مدارهای پایینی زمین مصرف خواهید کرد.
وی در ادامهی توضیح ایدهی ULA میگوید:
فضاپیمای شما ممکن است به حدی سنگین یا بزرگ باشد که قویترین موشک موجود نیز به زحمت میتواند آن را به مدارهای پایینی زمین حمل کند، وقتی موشک خود را به این سطح برساند، یکی از ACESهایی که در فضا است، خواهد توانست محموله را از موشک تحویل گرفته و آن را به سوی مقصد نهایی حمل کند.
اکوسیستم مداری
هدف اصلی این است که با تشکیل یک سیستم حمل و نقل دورتادور زمین، بتوانیم از لحاظ اقتصادی نیز فعالیتهای بزرگ فضایی را به صرفه کنیم. برونو در این مورد میگوید:
با ساخت یک ناوگان از این دستگاهها یا کامیونهای فضایی، موشکهای بزرگ و دورانداختنی تبدیل به قطارهای حمل بار میشوند. به این ترتیب ساخت زیربناهای بزرگ در فضا و حمایت از انجام فعالیتهای تجاری در آن، عملیاتی خواهند شد. فعالیتهایی مانند ساخت سیستم حمل و نقل بین زمین و ماه، تولید واقعی در خارج جو بدون حضور گرانش، ساخت زیستگاههای تجاری و اکتشاف در فضا. اگر طرح ULA با موفقیت همراه شود، عملیاتی کردن همهی این موارد به واقعیت نزدیک خواهد شد. در این سناریو، مدارهای پایینی زمین به نوعی تبدیل به نسخهی فضایی اپ استور خواهد شد.
بسیاری از شرکتهایی که برنامههای تجاری فضایی دارند، مانند Planetary Resources، Bigelow Aerospace، Deep Space Industries و Moon Express، هم اکنون توانستهاند میلیونها دلار از سرمایهداران سیلیکون ولی برای توسعهی فناوری خود دریافت کنند. چیزی که این شرکتها در انتظار آن هستند، یک روش قابل اعتماد و ارزان برای سفر به فضا است.
ULA به دنبال طراحی یک چرخهی کامل است: به خصوص داشتن قابلیت دسترسی به آب از طریق ماه، سیارکها یا ستارههای دنبالهدار و تبدیل آن به سوخت موشک در فضا از طریق ترکیب هیدروژن و اکسیژن. وزن سوختی که موشک باید برای پرتاب و پرواز خود داشته باشد، هزینهی بالایی به پروژهها تحمیل میکند؛ پس اگر بتوانیم سوخت را در خارج از زمین و در فضا تولید کنیم، بدین ترتیب در ادامه قادر خواهیم بود فعالیتهای فضایی را به شکل چشمگیری توسعه دهیم.
برونو در پایان اشاره میکند:
اگر راهی کمهزینه برای دسترسی به مدارهای پایینی زمین بیابیم، میتوانیم در فضا به کارهای اقتصادی متنوعی دست بزنیم، فعالیتهایی که شاید اکنون تصور آنها نیز مشکل باشد.
اولین تجربه من با هولولنز در بازدیدی از یک کارخانه تصفیه آب بود. من از دفتر توسعهدهنده نرمافزار Object Theory پورتلند دیدن کردم که در آن، برنامهنویسان و طراحانی نیز حضور داشتند که در حال کار بودند و در کنار آنها تعدادی مکبوک و کامپیوتر شخصی قرار داشت. چیزی که من دیدم مدل سهبعدی یک کارخانه تصفیه آب بود که بر روی چشم من برنامهریزی شده بود و اطراف من را فراگرفته بود. من در یک لحظه در دو مکان بودم.
توصیف هدستهای واقعیت افزوده بسیار سخت است. صفحه نمایش آنها شفاف است، بنابراین من از دنیای واقعی که در آن بودم، اطلاع داشتم و در عین حال در دنیای مجازی نیز شناور بودم. میتوانستم در اطراف تصفیهخانه راه بروم و دیوارها را ببینم. حتی میتوانستم با آنها ارتباط برقرار کنم، روی هوا نقاشی بکشم و بنویسم.
این دستگاه، یک نسخهی نمایشی خام و فاقد بسیاری از جزئیات بود. اما Object Theory امیدوار است که این دستگاه به یک ابزار مفید برای پروژههای ساختوساز تبدیل شود. حداقل یک شرکت ساختوساز ( CDM) میخواهد از آن استفاده کند. این شرکت بر پروژههای زیربنایی در مقیاس بزرگ تمرکز دارد و متقاعد شده است که واقعیت افزوده باعث بهبود همکاریها و جلوگیری از اشتباهات خواهد شد.
دوست دارید از هولولنز استفاده کنید؟ اسکات آلدریج، رهبر گروه نوآوری CDM Smith به Digital Trends گفته که این دستگاه، آینده فناوری است. دیوید نیتز، رئیس دفتر اطلاعات این شرکت نیز به شوخی گفت:
وقتی اسکات در حال کار با هولولنز بود، مانند یک احمق به نظر میرسید. گذشته از شوخی، نیتز عقیده دارد هدستهایی مانند هولولنز در نهایت در مکانهای ساختوساز، رایج میشوند و این فناوری به ما کمک میکند از طریقی باهم همکاری کنیم که در گذشته قادر نبودیم.
آلدریج نیز با این موضوع موافق است. آنها شروع به تست انواع مختلفی از هدستهای واقعیت مجازی کردند، از Oculus Rift گرفته تا HTC Vive. گروه با کار با این دستگاهها، به دنبال کسب تجربه بود تا بتواند از آن در طراحی و اصلاح پروژههای عمرانی بزرگ استفاده کند. واقعیت افزوده، هولوگرامها را در سراسر جهان پوشش میدهد و میتواند بهشدت مفید باشد
.
آنها میتوانند یک مدل سهبعدی را در طول یک پروژه در محل ساخت آن پوشش دهند. این مدل، نشان میدهد که کارگران دیوار و تجهیزات را بعدا در کجا قرار خواهند داد.
به نظر آلدریج:
با استفاده از هولولنز و معرفی آن به افرادی که دیوار، بتن و فولاد میسازند، میتوان سازهای را که قصد ساخت آن را دارند، برایشان به تصویر درآورد. این فوقالعاده است و میتواند به تشخیص اینکه آیا ماشینآلات سنگین در اتاقی معین بهخوبی کار خواهند کرد یا خیر، کمک کند. میتوانید از دستگاههای بزرگ، هولوگرام بسازید و قبل از اینکه به سراغ جرثقیل بروید، مطمئن شوید که همه سوراخ پیچها به خط شده باشند.
ایدههای مشابه هولولنز- نوعی نوار سنجش حامی هولوگرام- ابزارهایی عملی هستند. قطعا سازهها سهبعدی هستند؛ اما در بیشتر بخشها، بر روی صفحه نمایش مسطح برنامهریزی شدهاند و معمولا بر روی کاغذ. با توجه به گفته نیتز، این کار باعث پیچیده شدن ارتباط با ایدههای ساده میشوند.
به گفتهی نیتز:
ما در این چالش با خطاها، حذفیات، تغییر دستورها و همکاری بیاثری که بین گروههای مختلف رخ میدهد، مواجهیم. به یک مدل سهبعدی نگاه کنید؛ بیشتر اوقات تبدیل به یک پرینت دوبعدی میشود که باعث کم شدن ارزش دادههایی است که با آنها کار میکنیم. CDM Smith امیدوار است بتواند از آن برای ایجاد روابط بهتر استفاده کند، و مطمئن شود که همه افراد محتوای یکسان تماشا میکنند.
آلدریج نیز معتقد است هنگامی که شروع به معرفی آن به مهندسان کردیم، آنها از پتانسیل بالای این محصول شگفتزده شدند. آنها متوجه ارزش این دستگاه از نظر کاهش خطاها و حذفیات و عدم نیاز به دوبارهکاری شدند.
زمانی که نمیتوانید اندازه یک اتاق را تغییر دهید، هولولنز به کمک شما میآید
در پشت دفتر Theory Object، در حال نمایش یک هولوگرام از یک اتاق با پمپ درون آن بودم؛ اما مشکلی وجود داشت. پمپ درون اتاق اشتباه بود و پمپ اصلی نیز از اتاق بزرگتر بود. یکی از دیوارها باید جابهجا میشد تا اتاق مناسب پمپ جدید شود و این جابهجایی درب اتاق مجاور را نیز تحت تأثیر قرار میداد. لازم بوداین درب همراه دیوار جابهجا شود و این بدین معنی بود که باید مجددا در مورد طرح اتاقها همفکری میکردیم.
توضیح آن با استفاده از کلمات سخت و پیچیده است، به همین علت است که بسیاری از مهندسان هیچوقت کاری را برای بازبینی نمیگزارند. اما در نسخه نمایشی Theory Object جابهجایی دیوار به همراه درب اتاق برای سازگاری با پمپ، در چند لحظه انجام شد. بهسرعت متوجه شدم که باید به چه صورتی این کار را انجام داد.
به گفتهی آلدریج: «ما میخواهیم افراد قادر به ساخت مدلها بهصورت هولوگرام باشند، بتوانند مدل را دستکاری کنند، سناریوهای مختلف را ببینند، و به روش صحیح آنها را حل کنند.»
نسخه نمایشی فقط یک نقطه شروع است. تمرکز در اینجا بر روی همکاری برای مهندسان، معماران و کارگران برای بحث در مورد مدل سهبعدی که همه در حال بررسی آن هستند و پیشنهاد سریع راهحل است.
به نظر نیتز: «این فناوری به ما اجازه میدهد به روشی جدید با یکدیگر همکاری کنیم، روشی که در گذشته ممکن نبود. افراد تیم میتوانند محیطی را که به دنبال ساخت آن هستند، تجسم کنند و این بسیار قدرتمند و عالی است.»
همکار شما، آواتار
وقتی از هولولنز استفاده میکردم، فقط شرکت تصفیه آب را تماشا نمیکردم؛ بلکه یک آواتار زردرنگ نیز در جلوی چشم من بود که مایکل هافمن، یکی از بنیانگذاران Object Theory را نشان میداد. وقتی هافمن سر خود را تکان میداد، سر آواتار نیز تکان میخورد و وقتی او راه میرفت، میتوانستم ببینم که آواتار او نیز بهخوبی او راه میرود. یک خط مسیر او را به من نشان میداد.
هافمن به من گفت که از آواتارها استفاده شده زیرا بحث ما در مورد انسانهاست نه اشارهگرها و شاخصها. استفاده از این آواتارها، محیط را واقعیتر و طبیعی جلوه میدهد.
مادامی که او در حال صحبت در مورد مدل بود، میتوانستم بگویم که هافمن به دنبال چه چیزی است و این به دلیل آواتار او بود. نه تنها به خاطر حرکت سر، بلکه به علت وجود یک خط که حوزه دید او را به من نشان میداد. این آواتار، چیز پیچیدهای نیست، اما باعث میشود کارها بهخوبی انجام شود.
تغییر در نوع همکاری
هافمن به عنوان یک کهنهکار در زمینه استارتاپ، برای شرکتهای بزرگی همچون نایک و گوگل کار کرده است و اخیرا در پروژه هولولنز مایکروسافت مشغول به کار شده است. او به طور جدی به این پلتفرم اعتقاد و اعتماد دارد. او به من گفت که این فناوری در حقیقت یک انقلاب است. مایکروسافت واقعا دست به کار بزرگی زده است. من به کاری که آنها انجام میدهند اعتماد دارم و این توانایی را دارم که بهعنوان یک بازیکن از ابتدای کار در راهاندازی این انقلاب سهیم باشم. هافمن با طراح موبایل باسابقه، راون زاخاری برای یافتن Object Theory همراه شده بود. این شرکت در حال حاضر، به مدت ۷ ماه است که بر روی ساخت نمونه اولیه CDM Smith کار میکند. وقتی که متوجه شد با استفاده از مدل سهبعدی به چه اندازه میتوان در زمان صرفهجویی کرد، این فناوری را علنی نمود.
به عقیدهی هافمن:
لحظه نهایی، زمانی است که مکالمات مربوط به یک شیء سهبعدی کارآمدتر شود و بدانیم که هر شخصی واقعا میخواهد در مورد چه چیزی صحبت کند. این گروه امیدوار است بهسرعت رشد کند و بهویژه علاقه به متقاعد ساختن توسعهدهندگان بازی به استفاده از مهارتهای مدلسازی سهبعدیشان برای ساخت ابزار عملی دارد.
امی هیلمن، مدیر خلاقیت و نوآوری در Object Theory نیز اذعان داشت:
ما علاقهمندیم افرادی را بیابیم که مشتاق حل مشکلات بزرگ هستند. طرحها را چیزی فراتر از سرگرمی میدانیم و به نظر ما آنها ابزاری بسیار پر مفهوم هستند که انتظار داریم در تغییر چشمانداز حرفهای پیشرفت روبهجلو، سهیم باشند.
ببری روی میز
نسخه نمایشی هولولنز من، در یک اتاق کوچک با یک میز قهوه و تعدادی صندلی آغاز شد. هافمن شروع کرد به آموزش نحوه کار به من و حرکات لازم برای کنترل دستگاه را شرح میداد. قبل از اینکه از اتاق خارج شوم و به سمت بازی X-Ray بروم، در اتاق کنفرانس بزرگتر روی میز یک هولوگرام از ببر قرار دادم. بازی سرگرمکننده بود، بیگانگان سعی میکردند درب و دیوارهای اطراف من را منفجر کنند، اما این انفجار بهگونهای نبود که من را از مسیر منحرف کند.
وقتی به آن اتاق کوچک برگشتم، چیزی مرا تحت تأثیر قرار داد: ببر هنوز روی میز و منتظر من بود. توصیف احساسم در مورد حس ببر در آن اتاق سخت است. وقتی بیرون از اتاق بودم، از پشت دیوار نمیتوانستم آن را ببینم؛ اما با نزدیک شدن به درب، از راه دور میتوانستم او را ببینم. قاب در، نسبتا ببر را در برگرفته بود، مانند دنیای واقعی و همانطور که نزدیکتر میشدم، ببر نیز بزرگتر دیده میشد. غیرقابلباور بود.
این موضوع ساده و حتی پیشپاافتاده به نظر میرسید. حتی وقتی که با طرح کنترل مبتنی بر ژست هولولنز و میدان دید کم آن درگیر بودم، پتانسیل بالای دستگاه را حس میکردم. این لحظات مانند افرادی بودم که از دیدن واقعیتهای افزوده هیجانزده میشوند.
نمیتوان بهطور قطعی گفت که درنهایت همکاری Object Theory مفید بودن خود را ثابت میکند. حتی CDM Smith مطمئن نیست که درنهایت، هولولنز دستگاه انتخابی شرکت باشد: شرکت در حال حاضر دستگاههای متعددی را بررسی میکند، از جمله Oculus Rift و HTC Vive. اما هر اتفاقی که پیش آید، واقعیت مجازی و واقعیت افزوده، پتانسیل تغییر چیزهایی فراتر از بازی را نیز دارند. یک شرکت که به معنای واقعی کلمه با آجر و سیمان کار میکند و میخواهد در خود بهصورت دیجیتال تفکر کند. شاید این یک انقلاب باشد.
در قرن حاضر تکنولوژیهای ارتباطی به حدی پیشرفت کردهاند که تمام زوایای زندگی بشر را تحتالشعاع قرار دادهاند. این تغییرات در کشور ما نیز در چند سال اخیر بیش از پیش احساس میشود. شاید تصور ابتداییترین حالت تجارت الکترونیک که فروش محصولات به صورت آنلاین است در چند سال پیش برای ایرانیان باورپذیر نبود اما امروز نهتنها فروش آنلاین محصولات در کشور ما رونق گرفته است بلکه در دیگر حوزهها نیز تکنولوژی رسوخ کرده و مدلهای کسب و کارهای سنتی را دگرگون کرده است.
اوبر رقیبهای بسیاری در سرتاسر جهان دارد. استارتآپهایی مانند Lyft، Via، DivvyRide، Ols Cabs، Didi Kuaidi، Haxi و Juno از نمونه رقبای اوبر هستند. اوبر برای رقابت با آنها در سال ۲۰۱۴ اوبرگو و اوبرایکس را معرفی کرد که با این طرحها تاکسیها و خودروهای مدل پایینتر را نیز به مجموعه خود اضافه کرد.
Easy Taxi
پژوهشگران واحد علوم و تحقیقات دانشگاه آزاد اسلامی در پژوهشی آزمایشگاهی موفق به تولید نمونههایی از پارچههای پنبهای شدند که از چند خاصیت متفاوت نظیر ضدباکتری، تأخیر شعله و خودتمیزشوندگی در برابر نور آفتاب برخوردار هستند.
تا کنون کوششهای متعددی بهمنظور تولید منسوجات با خواص ویژه از جمله حفاظت از تابش اشعه UV، خودتمیزشوندگی، مقاومت در برابر شعله، ضد باکتری، دفع آب و نفت و هدایت الکتریکی انجام شده است. اهمیت این تحقیقات را میتوان به مهم بودن عملکرد محصول نهایی از مواد چندمنظوره ارتباط داد. کالای پنبهای نیز مصارف زیادی دارد که با انجام تکمیل چندمنظوره روی آن میتوان سبب افزایش کاربرد و ارزش افزوده آن شد.
آتوسا معظمی در خصوص هدف دنبال شده در این طرح عنوان کرد: در این تحقیق، روشی جدید برای تولید پارچه پنبهای با ویژگیهای چندمنظوره ضد باکتری، تأخیر شعله و خود تمیز شوندگی ارائه شده است. نانوذرات اکسید زیرکونیوم (ZrO2) به همراه ماده CTAB، اوره، مالئیک اسید و سدیم هیپو فسفیت برای حصول این ویژگیها استفاده شده است.
وی در ادامه به کاربرد نمونه پارچههای ساخته شده اشاره کرد و گفت: با توجه به غیرسمی بودن نانوذرات اکسید زیرکونیوم، این کالا میتواند در بیمارستانها، پوشاک و نیز مکانهایی که امکان آتشسوزی وجود دارد، استفاده شود.
محقق طرح تصریح کرد: اخیراً برای تولید مواد با کارایی زیاد از نانو ذرات دیگر به عنوان جزء دوم کامپوزیت (با نانو ذرات ZrO2) استفاده شده است که معمولاً در دمای خیلی زیاد تولید و در بیشتر موارد این روشها سبب تجمع نانوذرات میشوند. در این تحقیق با استفاده از روش ساده پارچه پنبهای با ویژگیهای عالی و با ثبات شستشویی خوب تهیه شده است.
به گفته معظمی نمونههای عمل شده با نانوذرات ZrO2 تحت تابش نور خورشید، در برابر لکه متیلن بلو خاصیت خودتمیز شوندگی از خود نشان دادند. از طرفی اوره به عنوان منبع نیتروژن، خواص تأخیر شعله و خودتمیزشوندگی نمونههای پارچه پوشش داده شده با نانوذرات ZrO2 را افزایش داده است. همچنین حضور CTAB سبب افزایش خاصیت ضد باکتری آن شده است. در نهایت حضور اوره و CTAB سبب پوشش یکنواخت پارچه پنبهای با نانوذرات و جلوگیری از تجمع نانوذرات روی سطح شده و خواص آن را بهبود بخشیده است.
محقق طرح خاطرنشان کرد: این ویژگیها سبب افزایش ارزش افزوده کالای پنبهای خواهد شد؛ ضمن آنکه استفاده از این مواد کاهش قابل توجهی در مقاومت لیف ایجاد نکرده است.
.: Weblog Themes By Pichak :.